پنجشنبه ۰۲ فروردین ۰۳

با کودک سه ساله ام چگونه برخورد کنم؟

۴۶ بازديد
دوران طلایی تربیت را از دست ندهید!
بر اساس روانشناسی رشد کودک، ۵ سال اول زندگی از جمله مهم ترین و تاثیرگذارترین دوره های رشدی هستند.

کودک در این سن، پایه های اساسی شخصیت خود را در تعامل با اطرافیان و به ویژه والدین شکل می دهد و می توان گفت طلایی ترین سنین تربیت کودک، ۵ سال ابتدایی رشد است.

لازم است بدانید که در این سن، کودک به لحاظ شناختی، دارای تفکر عینی است.

به این معنی که او نمی تواند مفاهیم انتزاعی را درک کند و لازم است با او کاملا شفاف و واضح صحبت کنید.

اگر به عنوان والد بتوانید الفبای صحیح تربیتی را از همین سن، اجرا کنید، فرزندتان در سنین بالاتر کاملا خودتنظیم و مسئولانه رفتار خواهد کرد .

بدین طریق از بسیاری از مشکلات رفتاری مانند لجبازی، بدرفتاری، دیگر آزاری، بی نظمی و خودمحوری دور خواهد ماند

آیا الفبای تربیت کودک را می دانید؟
اگرچه امروزه شروع هر کاری، نیازمند داشتن حدی از تخصص و مدرک است، اما فرزند پروری به عنوان سخت ترین و حساس ترین امر، مدرک خاصی را نمی طلبد.

همین مساله باعث شده است تا تعداد زیادی از افراد، بدون توجه به مهارت های خود اقدام به فرزند آوری کنند و به دلیل بی مهارتی و نداشتن سواد تربیتی کافی، در تربیت کودک کلافه شده و در اغلب موارد او را مقصر بدانند.

باتوجه به جدیدترین اصول تربیتی کودک،اگر از اصول گانه ی زیر آگاه باشید و در عمل به رعایت آن ها بپردازید.

می توانید اطمینان داشته باشید که مسیر تربیتی کودک به خوبی طی خواهد شد و بحران های رشدی را یکی پس از دیگری با موفقیت طی خواهید کرد.

۱)تنبیه ممنوع
آیا شما نیز از ان دسته والدینی هستید که اعتقاد دارید، تنبیه، کودک را حرف شنو و مطیع می کند؟

به عنوان متخصص امر فرزند پروری لازم است این باور نخ نما شده را برای همیشه از ذهن تان بیرون کنم.

در حقیقت تنبیه مانند آتش زیر خاکستر عمل می کند.

کودک تنبیه شده صرفا در حضور پدر یا مادر تنبیه کننده رفتار مورد انتظار را نشان می دهد و بلافاصله پس از غیبت آن ها، رفتارهای قانون شکنانه را آغاز می کند.

بر اساس اصول تغییر و اصلاح رفتار، بزرگ ترین ضرر تنبیه، مخدوش کردن “ارتباط” شما با فرزندتان است.

اگر رابطه را به عنوان مهم ترین کلید فرزندپروری در نظر بگیریم، از دست دادن آن می تواند مسیر تربیت فرزندتان را روز به روز سخت تر و مبهم تر کند.

بنابراین لازم است به عنوان اولین اصل، تنبیه را برای همیشه فراموش کنید و به دنبال راه حلی به جز آن باشید.جدیدترین روش های روانشناسی کودک

۲) از تشویق به درستی استفاده کنید
برخی از والدین که از اثرات ویرانگر تنبیه آگاه شده اند، آن را از عادت های رفتاری خود حذف کرده اند اما برای کوچک ترین کاری کودک را تشویق می کنند.

این دسته از والدین کودک را مانند رباتی فرض می کنند که باید برای هر حرکتی تشویق شود و این باور منجر به فرسودگی آن ها در امر فرزند پروری خواهد شد.

والدین معتقد به تشویق، گاهی تا حدی از این ابزار استفاده می کنند که کودک به طور کلی نسبت به هرگونه تشویق مادی و غیرمادی مقاوم می شود و هیچ چیز برایش جذابیتی نخواهد داشت.

جدیدترین اصول تربیت فرزند در حال ترویج این اعتقاد هستند که تشویق نیز دارای اصول مخصوص به خود است.



به عنوان مثال ممکن است مادری را دیده باشید که به فرزندش می گوید ” اگر غذاتو خوب بخوری، برات فلان عروسک رو می گیرم”.

مادر ممکن است چنین استدلال کند که من در حال به کاربردن اصول تشویق هستم در حالی که سخت در اشتباه است.

کودکی که غذایش را به خوبی بخورد، از پیامد طبیعی ان که احساس سیری است، لذت خواهد برد، بنابراین استفاده از تشویق های بیرونی مانند شکلات و عروسک و …

نه تنها بی فایده است بلکه بسیار مخرب خواهد بود و کودکی لجباز، روشه گیر و زورگو به بار می آورد.

به یادداشته باشید که تشویق نیز می تواند به اندازه ی تنبیه، مخرب باشد مگر آنکه از آن به درستی استفاده کنید.

منبع:کانون مشاوران ایران-با کودک سه ساله ام چگونه برخورد کنم؟
۰ ۰

آموزش کودک و نوجوان

۴۱ بازديد
دراین مقاله با عنوان آموزش کودک و نوجوان، مفهوم آموزش را برای زمینه های اصلی که به حوزه تربیتی (شناختی ،هیجانی، جنسی، رفتاری و اجتماعی) مربوط می شود به کار نبرده ایم و قصد داریم ضرورت آموزش کودک و نوجوان را در چهار حوزه به شرح زیر مورد بررسی قرار دهیم:

۱- آموزش خلاقیت

۲- آموزش زبان دوم

۳- آموزش موسیقی

۴– آموزش ورزش

زیرا در کشور ما نظام آموزشی با تمرکز بر امتحانات ورودی دانشگاه ها تنظیم شده و چندان به توانمندیهایی که بر عملکرد های کلی فرد تاثیر دارد نمی پردازند و لذا ضرورت آموزش توسط والدین از سنین پیش دبستانی را پر رنگ می کند. اکنون به شرح هر حوزه به شکل اجمالی می پردازیم.

آموزش خلاقیت:
یکی از چالش های والدین پرورش کودکی خلاق و با هوش است . فرزندی که مستقل و موفق که به درجاتی عالی تحصیلی نائل آمده است و تفکر خلاق از جمله تفکرات برتر محسوب می شود والدین خواهان بهترین ها برای فرزند خود هستند و اگر تفکر خلاق تفکر برتر است پس هر والدی خواهان آموزش آن به فرزندش می باشد اما خلاقیت را از چه سنی به کودک می توان آموخت ؟شیوه های آموزش آن چگونه است؟

تقریبا از ۵ سالگی سن مناسب آموزش خلاقیت آغاز می شود کودکان در این سنین از قوه تخیل خوبی برخورداند و گاهی والدین از مواجهه با این تخیلات گیج و گنگ می شوند ، اما بهترین زمان است که به تخیلات کودک خود گوش فرا دهند او را ترغیب کنند تا توضیحات اضافی بدهد و حتی به طرح سوالاتی از کودک بپردازند. خود الگوی باشند که با یک اسباب بازی فقط یک جور بازی نکنند در نقاشی ها ایده اینکه آیا می شود آسمان را رنگ دیگری کشید را بیان کنند تا کودک را به تفکر ترغیب کنند.

علاوه بر این وظیفه والدین است که خلاقیت کودک را شناسایی و از آن حمایت کنند مثلا اگر شاهد یک نقاشی باشند که سیب ها بنفش کشیده و آسمان سبز کشیده شده باشد نباید کودک را به اشتباه کردن متهم و به اینکه باید از واقعیت تعبیت کند ترغیب کرد، این نوعی از خلاقیت است لذا بر والدین واجب است در اینجا خلاقیت کودک را شناسایی و از آن حمایت کنند و با گفتن جملاتی؛ درک خود را از نقاشی کودک ابراز کنند. علاوه بر این تفکر خلاق بدین جهت از جمله تفکرات برتر است که در بعد رفتاری، هیجانی و تصمیمات فرد بروز می کند . فرد خلاق تصیمات بهتری می گیرد با مشکلات بهتر برخورد می کند و حل مسئله بهتری نیز دارند ، چرا؟ زیرا می تواند به انواع راه حل ها ، حتی آنهایی که تا به حال به ذهن کسی خطور نکرده است فکر کند و چه کسی این تفکر را و از چه زمان به او آموخته است؟ والدین و آموزگاران و مربیان از دوران کودکی و سالهای پیش از دبستان از حدود ۵ سالگی. وقتی کودک دچار مشکل می شود و مثلا اسباب بازی اش خراب می شود و گریه و دادش بلند می شود چه راه حل هایی وجود دارد، اینکه ببریم پیش بابا بزرگ اگر شد درستش کنیم ، خریدن یک اسباب بازی تازه ، بازی جدیدی با همان اسباب بازی خراب و …خلاقیت به کودک می آموزد تا با مشکلات ، آسان تر و با ذهن بازتری برخورد کند و مغلوب مشکلات نشود بنابراین وقتی به فرزند خود خلاقیت را می آموزید به او آموزش داده اید تا در آینده فردی موفق تر و زندگی راحت تر و شادتری داشته باشد ، لذا بر والدین واجب است که به کودک خود خلاقیت را بیاموزند.

آموزش زبان دوم:
با توجه به اینکه در قرن حاضر در دهکده جهانی زندگی می کنیم و نیاز به ارتباط با سایر مردمان کشورها در هر رشته و حوزه ای مطرح است لذا یکی از دغدغه های والدین آموزش زبان دوم به کودک خود می باشد اینکه از چه زمان شروع به آموزش زبان دوم کنند؟ در مورد زمان دقیق آموزش زبان دوم توافق نظری وجود ندارد، اما آنچه واضح و روشن است این است که قبل از اینکه زبان اول یا همان زبان مادری پیشرفت لازم را نکرده یا اینکه زبان مادری جا نیفتاده و کودک تسلط کامل بر زبان مادری پیدا نکرده باشد ،مانند کودکانی که هنوز برخی حروف را به جای هم استفاده می کنند یا حرف خاصی را نمی توانند تلفظ کنند یا برخی کلمات را جابه جا ادا می کنند هنوز آماده آموزش زبان دوم نیستند به عبارتی دیگر زبان اول یا همان زبان مادری به عنوان پایه برای یادگیری زبان دوم محسوب می شود کودکی که در زبان مادری مشکل دارد در یادگیری زبان دوم نیز موفق نخواهد شد. آموزش بی موقع زبان دوم باعث می شود یادگیری زبان اول با تاخیر و مشکل همراه شود و فرد در یادگیری زبان دوم نیز دچار دیر آموزی شود.

در بررسی های انجام شده سن ۵ سالگی به عنوان زمان مناسب برای آموزش زبان دوم انتخاب شده است زیرا کودک از لحاظ رشد حنجره به درجه مناسبی رسیده است تا هم زبان دوم را به خوبی صحبت کند و هم در ادای زبان مادری به درجه ای از تسلط رسیده است. در آموزش زبان دوم کودک نباید تحت فشار باشد و میزان یادگیری او اهمیتی ندارد بلکه شروع و ایجاد اشتیاق و علاقه در کودک برای یادگیری زبان دوم بسیار مهم است با توجه به تفاوت دیدگاه در مورد شروع آموزش زبان دوم مجموع تحقیقات نشان داده شروع آموزش بعد از ده سالگی موفقیتی در بر نخواهد داشت و اگر خیلی زود شروع شود منظور دو یا سه سالگی است ممکن است تداخل در یادگیری زبان اول ایجاد کند . نتایج بررسی های متخصصان آموزش کودک نشان داده که کودکانی که زبان دوم را می آموزند در حل مسائل پیچیده خلاقیت، تبحر بیشتری دارند و قوه استدلال ، درک و توانایی ذهنی آنها پیشرفته تر از همسالانشان است.

آموزش موسیقی:
امروزه تحقیقات نشان داده است که موسیقی اثر مثبتی بر رشد مغز در مراحل مختلف از دوران جنینی تا سالمندی دارد و همچنین اثر مثبت موسیقی بر روی سیستم های حسی ، حرکتی ، هیجانی، هوشیاری و عاطفی دارد. موسیقی قدرت تخیل و تمرکز کودک را تحریک و اثر مثبتی بر آن دارد . روانشناسان کودک نیز تاکید می کنند که آموزش موسیقی در سنین پایین منظور سالهای پیش از دبستان می باشد در بالا بردن سطح هوش و توانایی های ذهنی موثر است و باعث تقویت در پاسخدهی شنوایی و حافظه کودک می شود همچنین این کودکان در درس ریاضیات پیشرفت تحصیلی بالاتری دارند. در یک تحقیق مشخص شده است احتمال قبولی در رشته پزشکی و شیمی توسط دانشجویانی که یک ساز موسیقی می نوازند بالاتر است زیرا یادگیری موسیقی در سنین پایین باعث افزایش سرعت پردازش می شود.



دلیل تاکید بر آموزش موسیقی زیر سن ۷ سالگی نوعی توانایی پایه است به نام BMC(Basic Music Competence) یعنی توانایی خارج نخواندن و با ریتم پیش رفتن. هیچ کودکی بدون این توانایی نمی تواند ساز بنوازد و این توانایی به شرطی در کودک ایجاد می شود که والدین تجربه گوش دادن به درست خواندن و درست نواختن و حرکت با ریتم درست را در سال های اولیه یعنی حدود سه تا پنج سالگی در اختیار کودک قرار دهند و بهترین سالهای شروع آموزش موسیقی که عمدتا شناخت اصوات زیر و بم و ریتم می باشد و همچنین آموزش ارف بین سه تا پنج سالگی است.

آموزش ورزش:
در حالیکه بسیاری از سلولهای بدن می توانند از منابع مختلفی برای تامین انرژی مورد نیاز خود استفاده کنند اما سلول های مغزی تقریبا فقط از گلوکز برای انرژی زایی استفاده می کنند.

منبع:کانون مشاوران ایران-آموزش کودک و نوجوان
۰ ۰

چگونه رابطه موثر تری با همسرتان داشته باشید؟

۴۶ بازديد
چگونه ارتباط موثری با همسر خود داشته باشیم؟ رابطه مانند تنفس طبیعی، نیازمند توجه و آگاهی است.

فرآیند ارتباطی یک سیستم دایره‌ای است که خود را تغذیه می‌کند و زمانی که عناصر در بازی با یکدیگر به شیوه‌ای هماهنگ و به سمت جهت‌های مشترک حرکت می‌کنند، ارزش مثبت و عملکردی به خود می‌گیرد.

برعکس، زمانی ارزش منفی و ناکارآمدی به خود می گیرد که عناصر درگیر به شکلی ناهماهنگ با یکدیگر ترکیب شوند و به سمت جهات غیر مشترک گرایش پیدا کنند و به «آشوب» شکل دهند.

ارتباط موثر چیست؟
ارتباطات را می توان به عنوان پلی که افراد را به یکدیگر متصل می کند، ترسیم کرد، ماده ای که پل از آن ساخته شده است ترکیبی از ویژگی هایی است که متعلق به افرادی است که با یکدیگر در تماس هستند. استحکام و جهت پل به عناصر مختلف در بازی بستگی دارد.

در این میان، توانایی گوش دادن ، ماهیت احساسات شخصی، باورهای هر یک، اتوماسیون های ایجاد شده در جریان تجربه زندگی، انتظارات فردی، ترس ها، امیدها.

وقتی پل ها ضعیف هستند، یکی به سختی موفق می شود به دیگری برسد. فاصله ای پدیدار می شود که رسیدن به نقطه ای را که بتواند تنش ها، دردها و ترس ها را کاهش دهد، پیچیده، دشوار و گاهی غیرممکن می کند.

مشکلات ارتباطی زوجین
این وضعیتی است که بسیاری از زوج های مشکل دار با آن روبرو هستند.

در ازدواج‌های بحرانی، لذت گفتگو در انبوهی از تظاهرات عصبانی، ایده‌های نادرست، سوء تفاهم‌ها از بین می‌رود. نگاه‌های آگاهانه، کنایه‌های شوخ‌آمیز و رمزهای شخصی جای خود را به نگاه‌های خشمگین، مراجع انتقادی و تهدیدهای پنهان می‌دهد.

ریتم گفت و گو زمانی که تفاوت در سبک های مکالمه، منافع و دیدگاه های متضاد، سوء تفاهم ها در یک رابطه انباشته می شود، به تدریج به هم می خورد.

بسیاری از زوج ها فاقد مهارت های خاص گفتگوی زناشویی هستند و در نتیجه ناخواسته باعث ساییدگی ها، سوء تفاهم ها و ناامیدی های مداوم می شوند.
مشاهده اینکه در زوج های بحران زده «ارتباط وجود ندارد» به کلیشه تبدیل شده است، اما حقیقت زیادی در آن وجود دارد.

رابطه موثر شاد زوجین
از دهه‌های ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰، تحقیقات نشان داده است که زوج‌های شاد و ناراضی ، و همچنین زوج‌های باثبات و آن‌هایی که در معرض خطر طلاق هستند، تا چه حد از نظر تعامل و سبک ارتباطی متفاوت هستند.

سبک تعامل در زوج‌های ناراضی با ناهماهنگی بیشتر و ارتباط نامطلوب‌تر هم در سطح آنالوگ (غیر کلامی) و هم در سطح دیجیتال (کلامی) مشخص می‌شود، حتی اگر منفی غیرکلامی به طور کلی به میزان بیشتری مشاهده شود.

اغلب مشکلات کدگذاری سیگنال ارتباطی وجود دارد. زوج‌های ناراضی، در واقع، سبک ارتباطی دارند که با اختلاف بیشتر بین محتوای مورد نظر و تأثیر درک شده مشخص می‌شود،

به طوری که اغلب اتفاق می‌افتد که زوج‌های تحت درمان اغلب پیام‌های خنثی یا منفی را قضاوت می‌کنند که در عوض با نیت مثبت از طریق انتقال داده می‌شوند. شریک علاوه بر این، سبک تعاملی آنها با یک “منفی” قوی و در عین حال با سطح پایین “مثبت” مشخص می شود.

روابط موثر در زوج های خوشبخت
رضایت، تعارف، همدلی، ابراز محبت، علاقه، تمجید و توجه در زوج های ناراضی نسبت به زوج های خوشبخت کمتر است. از سوی دیگر، روابط متقابل در زوج های ناراضی با طعنه، انتقاد، القاب تحقیرآمیز و تحقیرآمیز، اختلاف نظر، نگرش های دفاعی، بی توجهی، بی علاقگی، تهدید و ارعاب مشخص می شود. علاوه بر این، رفتارهای آشتی و تنظیم تعارض مانند تغییر موضوع، نقل قول، پذیرش و غیره کمتر دیده می شود.

ارتباط نامناسب زوجین
به لطف کار گاتمن (۱۹۷۶، ۱۹۹۴) توضیح نظری در مورد تعامل و ارتباط بسیار نامناسب در زوج های ناراضی اصلاح شده است. بر خلاف تحقیقات اولیه، که خود را محدود به توصیف تفاوت‌های ذکر شده بین زوج‌های ناراضی و شاد به لحاظ کمی منفی یا مثبت می‌کرد، گاتمن عمدتاً توانایی زوج‌ها را برای جبران تعاملات منفی با زوج‌های مثبت بررسی کرد.

نویسنده بر اساس نظریه تعادل در ازدواج (“تئوری تعادل”)، پنج زیر گروه را در زوج های شاد و ناشاد فرض می کند که به طور قابل توجهی در سبک های تعامل آنها متفاوت است.

هر قدر هم که آدم تلاش کند، نمی تواند در برقراری ارتباط کوتاهی کند.
فعالیت یا عدم فعالیت، کلمات یا سکوت
همگی دارای ارزش پیام هستند:
آنها بر دیگران تأثیر می گذارند و دیگران
نیز به نوبه خود نمی توانند
به این ارتباطات پاسخ ندهند
و از این طریق نیز ارتباط برقرار می کنند.

پل واتزلاویک

در حالی که زوج‌های ناپایدار و زوج‌های تأییدکننده ، و همچنین زوج‌های اجتناب‌کننده، با چشم‌انداز ازدواج نسبتاً پایدار متمایز می‌شوند، زوج‌های متخاصم و زوج‌های متخاصم جدا در معرض خطر بالای طلاق هستند.



از تعاملات منفی دور شوید
به گفته گاتمن (۱۹۹۴)، تعداد تعاملات منفی به خودی خود برای پیش آگهی تعیین کننده نیست، بلکه توانایی تنظیم زوج به منظور تعدیل متعادل است. طبق مطالعات وی، زوج های باثبات نسبت مثبت به منفی ۵:۱ دارند.

از نتایجی که از یک مطالعه توسط روانشناس پاتریشیا نولر (۱۹۸۰) به دست آمد، تفاوت ها در رابطه با درک ارتباط بین زوج هایی که سازگاری زناشویی خوبی دارند و آنهایی که در مشکل هستند مشهود است.

زوج‌های ناراضی، در واقع، پیام‌های همسرشان را با دقت کمتری نسبت به زوج‌های شاد رمزگشایی می‌کردند، اما در عوض می‌توانستند پیام‌های غریبه‌ها را به خوبی زوج‌های شاد رمزگشایی کنند. از اینجا می توان استنباط کرد که کل فرآیند ارتباط که خارج از ازدواج به خوبی انجام می شود، در زوج های بحران زده کار مثبتی ندارد.

منبع:کانون مشاوران ایران-چگونه رابطه موثر تری با همسرتان داشته باشید؟
۰ ۰

چگونه همسرتان را با حداقل هزینه شاد کنید؟

۵۷ بازديد
خوشحال کردن همسر کار سختی نیست. تعجب خواهید کرد که چگونه تغییرات ساده می تواند در رابطه شما جادو کند و او را در تمام طول روز درخشان نگه دارد.

روش های خوشحال کردن همسر
۱٫ شنونده خوبی باشید
گاهی اوقات وقتی همسرتان چیزی را با شما در میان می گذارد، انتظار راه حلی ندارد. او به سادگی می خواهد آرام شود. تنها کاری که باید انجام دهید این است که بدون قضاوت به او گوش دهید، او را در آغوش بگیرید و به او بگویید که در کنارش هستید.

۲٫ بداند که او چه می خواهد
به آنچه همسرتان دوست دارد توجه کنید – صبحانه در رختخواب، گل، دسر در پایان روز، گوش دادن به آهنگ خاصی برای استراحت، یا یک فنجان قهوه در شب. یا شاید او فقط از شما می خواهد که صندلی توالت را پایین بیاورید یا حوله خود را آویزان کنید.

انجام چنین کارهای کوچکی نیز می تواند باعث شود او احساس کند که او را درک می کنید.بیشتر زنان احساساتی هستند و مشتاق در دسترس بودن عاطفی شریک زندگی خود هستند.

۳٫ او را اغلب در آغوش بگیرید
چه زمانی که به سر کار می روید یا برمی گردید، مطمئن شوید که او را محکم بغل کرده اید و عشق و قدردانی خود را به او نشان می دهید. با آغوشت او را نازش کن لمس فیزیکی و ژست‌ها می‌تواند کمک زیادی به شما کند. یک نوک بر لب، گیلاس بالای آن است!

۴٫ خودتان را اصلاح کنید
الان هم مثل قبل از ازدواج به ظاهرتان توجه می کنید؟ اگر این کار را نمی کنید، باید کمی وقت بگذارید و او را با ظاهر آراسته و عطر خوب خود تحت تأثیر قرار دهید. به او بفهمانید که هنوز ارزش تحت تاثیر قرار دادن را دارد.

۵٫ از او تعریف کنید | شاد کردن همسر
تعریف و تمجید یک راه عالی برای افزایش اعتماد به نفس است. او را به خاطر دستاوردها، ظاهر، مهارت‌ها و همه چیزهایی که او را خاص می‌کند تعریف کنید.

این کار را در تنهایی و همچنین زمانی که در مقابل همکاران، دوستان و اقوام هستید انجام دهید. این به او نشان می دهد که شما او را تحسین می کنید و از اینکه دیگران بدانند چقدر دوستش دارید نمی ترسید.

۶٫ برای او آشپزی کنید
پختن یک وعده غذایی برای همسرتان روشی آزموده شده برای ایجاد احساس خاص و شادی در اوست. می توانید برای او یک غذای عاشقانه یا یک غذای ساده که دوست دارد درست کنید. تلاش و حرکات شما بیشتر از سلیقه شما به حساب می آید.

۷٫ به او اعتماد کنید | خوشحال کردن همسر
تردیدها و فرضیات نادرست موانع غیرضروری در یک رابطه ایجاد می کند. وقتی هیچ مدرکی برای اثبات آن ندارید از اظهارات غیرمسئولانه خودداری کنید. بازجویی غیر ضروری از او یا بررسی وسایل شخصی او باعث ناامیدی او می شود. در عوض، به او اعتماد کنید و کاری کنید که او احساس ارزشمندی کند.

۸٫ قرارهای عاشقانه و رانندگی طولانی را برنامه ریزی کنید
ممکن است متوجه نباشید، اما همسرتان بیشتر وقت خود را صرف شعبده بازی بین مسئولیت های خانوادگی و کاری می کند. با برنامه ریزی یک قرار عاشقانه یا یک رانندگی طولانی فقط با شما دو نفر، به او استراحتی بدهید که بسیار مورد نیاز است. همچنین می‌توانید فعالیت‌هایی را در فضای باز برنامه‌ریزی کنید که هر دوی آنها سرگرم‌کننده هستند.

۹٫ او را با هدیه غافلگیر کنید
لازم نیست منتظر سالگرد خود باشید تا او را با هدایایی غافلگیر کنید. او از دریافت سورپرایزهای شما بسیار خوشحال خواهد شد، حتی اگر گران نباشند. چیزی سرگرم کننده، عجیب و غریب یا مفید به او هدیه دهید – شما بهتر می دانید چه چیزی به او بدهید!

۱۰٫ مهربان باشید
با همسرتان با مهربانی، شفقت و مهربانی رفتار کنید. از لحن تند یا زبان بی محبت و قضاوت استفاده نکنید. مهربانی شما باعث می شود که او راحت تر به روی شما باز شود. همچنین جوانمرد باشید (درها را به روی او باز کنید یا صندلی او را بالا بکشید) و مراقب زمان و تعهدات او باشید.

۱۱٫ او را بدیهی نگیرید
در روابط بلندمدت، زوج‌ها اغلب فراموش می‌کنند که شریک زندگی‌شان چقدر اهمیت دارد. همسرت برای شما و خانواده فداکاری های زیادی می کند. هرگز کارهای کوچکی که او برای شما انجام می دهد را فراموش نکنید. سپاسگزار باشید و قدردانی خود را با یادداشت های تشکر یا حرکات کوچکی که نشان می دهد سهم او ارزشمند است ابراز کنید.

۱۲٫ صبور باشید
اگر همسرتان فراموش کرد مایکروویو را خاموش کند یا اشتباهات جزئی ایجاد کرد، آن را بزرگ نکنید. در عوض، بی سر و صدا از آنها مراقبت کنید بدون اینکه او را سرزنش کنید یا در این مورد به او استرس وارد کنید.

۱۳٫ برای او بایستید
اگر متوجه شدید که کسی سعی دارد او را پایین بیاورد یا او را مسخره کند، آن را نادیده نگیرید. برای او بایستید دفاع از او زمانی که احساس می کند آسیب پذیر است به او نشان می دهد که شما همچنان از او محافظت می کنید و زمانی که او بیشترین نیاز را به شما داشته باشد در آنجا خواهید بود.

۱۴٫ صادق و وفادار باشید
وفاداری و صداقت به هر دو صورت عمل می کند: همانطور که انتظار دارید به او وفادار و صادق باشید . همه چیز را شفاف نگه دارید، ارتباطات را باز نگه دارید و در مورد اتفاقات روزمره زندگی خود صحبت کنید. او قدردانی خواهد بود که در جریان است.

۱۵٫ از او تشکر کنید
حتی از کارهای کوچکی که او برای شما انجام می دهد قدردانی کنید – برای شما یک فنجان چای درست می کند یا چیزهای مهم را به شما یادآوری می کند. تصور نکنید که او از قبل می داند که چقدر از او قدردانی می کنید. شنیدن شما که می گویید خیلی پیش می رود. او قدردانی خواهد کرد که این حرکات کوچک نادیده گرفته نمی شوند.


۱۶٫ به سهم خود از کارهای خانه انجام دهید
خواه همسر شما خانه دار باشد یا شغل تمام وقت داشته باشد، وظایف خانه تنها به عهده او نیست. در ازدواج شریک مساوی باشید و کارها را بین خود تقسیم کنید. به عنوان مثال، اگر او از خرید مواد غذایی مراقبت می کند، می توانید لباس های شسته شده را انجام دهید.

۱۷٫ برای او گل بخرید
این ژست محبت آمیز به دور از کلیشه است و مطمئنا مورد قدردانی او قرار خواهد گرفت. با این حال، لازم نیست منتظر یک موقعیت خاص باشید. در عوض، زمانی که او انتظارش را ندارد، او را با یک دسته گل یا یک گل رز غافلگیر کنید. این ژست است که اهمیت دارد.گاهی لازم نیست برای همسرتان چیزی بیاورید. فقط گوش دادن به مشکلات او کارساز است.

منبع:کانون مشاوران ایران-چگونه همسرتان را با حداقل هزینه شاد کنید؟
۰ ۰

پیشرفت املاء کودکان

۵۳ بازديد
کودکان خردسال به نشانه ای اشاره می کند که شامل حرفی از نام او است و فریاد می زند«پدر این اسم من است!) یا روی قطعه کاغذی چیزی خط خطی می کند و با غرور اعلام می کند که من نوشتم«مادر بزرگم را دوست دارم» ، این آغاز راه او برای موفق شدن به عنوان کتاب خوان و نویسنده است. همچنین، او نشان می دهد که می داند صورت نوشتاری، بخش مهمی از زندگی روزانه است. آگاهی از صورت نوشتاری و الفبا، دریافت ها و برداشت های اولیه کودکان است که زبان نوشتاری معنی و مفهوم را به خود به همراه دارد. همچنین، این ها مهارت هایی هستند که می تواند با شادی و نشاط و به طور هدفمندی در دوره پیش دبستانی القا شود. به علاوه، این ها مهارت هایی هستند که می بایست در پیش دبستانی برای آن دسته از کودکانی که هیچ امکانات و موقعیت های دیگری برای یادگیری آنها ندارند، پرورش داده شود.
آگاهی صورت نوشتاری و الفبا چیست؟
عنصر اساسی بنیادی رشد سوادآموزی زود هنگام کودکان در قلمروی آگاهی صورت نوشتاری و الفبا قرار دارد. این قلمرو شامل تعدادی از مهارت های حساس و مهم ، مانند دانش قراردادهای کتاب(مثلا توانایی تشخیص عنوان کتاب)، قرار دادهای صورت نوشتاری(مانند جهت راست به چپ نوشتن در فارسی)، مفهوم حرف و واژه (مثل توانایی تطبیق واژه های نوشته شده با واژه های گفتاری) و دانش الفبا(شناخت ویژگی ها و نام های حروف الفبا) است.
قراردادهای کتاب:
کودک می تواند ………….. را شناسایی کند.
روی جلد کتاب
پشت جلدکتاب
عنوان کتاب
عنوان صفحه
نقش نویسنده
نقش طراح/ عکاس
قراردادهای صورت نوشتاری:
کودک می تواند………………………. را شناسایی کند.
خط بالایی صورت نوشتاری در صفحه
خط پایینی صورت نوشتاری در صفحه
پیشروی راست به چپ نوشتار (در فارسی)
کودک می داند چگونه ………………………….. به خط بعدی برود
مسیر صورت نوشتاری در صفحه را دنبال کند
واژه ها را در صفحه بشمارد
حروف را در یک واژه بشمارد
دانش الفبا
کودک می تواند ………………….. را شناسایی کند/ نام ببرد.
هر حرف در یک صفحه
یک حرف خاص/ حروف خاص در صفحه
یک حرف از نام خودش
تمام حروف در نام کوچکش
تطبیق صدا- نماد یک حرف یا حروف
به طور کلی ، آگاهی نوشتاری به تشخیص قواعد ویژگی های زبان نوشتاری کودکان اشاره می کند، آگاهی صورت نوشتاری، شامل توانایی کودکان برای درک و شناختی است که واژه ها در نوشتن با گفتار مطابقت دارند و اینکه آنها باید با گفتگوی جهت دار مطابقت داشته باشند.
کودکان دارای آگاهی صورت نوشتاری، می فهمند که نوشته ها، نه تصویرها، واژه ها را در صفحه نشان می دهند و اینکه نوشته ها در زندگی آنها استفاده های عملی بسیار دارند. آگاهی الفبا به توانایی کودکان برای تشخیص و نامیدن حروف الفبا به صورت جداگانه و درون محتوای واژه ها اشاره می کند. این امرمثل یک لیست طولانی مهارت های جداگانه به نظر می رسد، اما در حقیقت، همان طور که کودکان یاد می گیرند چطور از کتاب ها استفاده می شود، به طور هم زمان این آگاهی ها نیز پرورش داده می شوند.
مهم است توجه کنیم پیشرفت آگاهی صورت نوشتاری و الفبای کودکان، طبیعی نیست، بلکه شناختی است که از طریق مداخله عمدی و مستقیم به وسیله بزرگسالان، مراقبان و دیگرانی که برای شناسایی حروف، بخش هایی از کتاب و عملکردهای بسیار صورت نوشتاری وقت صرف می کنند، گسترش می یابند. این واقعیت که این مهارت ها طبیعی نیستند، بی واسطه و مستقیم هم نیستند ، کودکانی با دسترسی گسترده به کتاب و نوشتار و بزرگ سالانی که در مورد کتاب و نوشتار صحبت می کنند، ممکن است به نظر برسد این اطلاعات مقدماتی را به طور طبیعی رشد و توسعه می دهند و این امر می تواند باعث شود معلمان پیش دبستانی انتظار داشته باشند دیگر کودکان هم همین اطلاعات را گسترش دهند. در واقع، شناخت کودکان از آگاهی صورت نوشتاری و الفبا دارا می باشند، محدود می شود. نظر به اینه کودکانی که وارد پیش دبستانی و سپس کلاس های مهد کودک می شوند دارای تجربه ها و در معرض صورت نوشتاری متفاوت وسیقی قرار داشته اند، معلمان پیش دبستانی، همان طور که برای جلب توجه به عملکرد و اهداف نوشتاری فعالیت های یادگیری را برنامه ریزی و اجرا می کنند، باید نسبت به این تفاوت ها توجه کرده و مواظب باشند، خبر خوب این است کودکانی که قبل از پیش دبستانی این تجربه ها را نداشته اند، می تواند آنه ها را در طی دوره پیش دبستانی کسب کنند.پیشرفت املاء کودکان


چرا آگاهی صورت نوشتاری و الفبا مهم است؟
کودکان با درک و دریافت جدی آگاهی صرت نوشتاری و الفبا ، در می یابند که زبان نوشتاری یک رابطه متقابل با زبان شفاهی دارد. یعنی اینکه، آنچه می گوئیم می تواند نوشته شود و سپس دوباره خوانده شود. این شناخت با خود این درک را به همراه می آورد که بسیار شبیه زبان گفتاری، واژه های نوشته شده پیامی را منتقل می کنند و منبعی از شادی و نشاط ، اطلاعات و دریافت را فراهم می کنند. کودکان بدون این درک و دریافت عملکردهای نوشتاری، احتمالا با آموزش خواندن رسمی درگیر و در تقلا خواهند بود. هیئت ملی سواد آموزی دوران کودکی دریافت که علاوه بر آگاهی واج شناسی، دانش صورت نوشتاری حروف، یکی از قوی ترین پیش بینی های موفق زود هنگام کودک در خواندن است. همچنین، تحقیقات نشان می دهند که اطلاعات کودکان از نام ها و شکل های حروف، یک نشانه و راهنمای قابل اطمینان موفق خواندن آینده است.این امر معقول و منطقی است. به منظور اینکه کودکان بخوانند، لازم است واژه های جداگانه را تشخیص دهند، به حروف آن ها توجه کنند، به صداهای هر حرف دست یافته باشند و صداها را با یکدیگر ترکیب کنند. به هر حال، پیشرفت در آگاهی صورت نوشتاری و الفبا به در معرض قرار گرفتن و مشارکت با عملکردها و شکل های صورت نوشتاری متنوع، بسیار بستگی دارد.

منبع:کانون مشاوران ایران-پیشرفت املاء کودکان
۰ ۰

کمک به فرایند تحول ذهنی کودکان

۵۳ بازديد
کمک به فرایند تحول ذهنی کودکان

در این مقاله هدف آن است تا فرآیند تحول ذهنی کودکان شرح داده و راهکارهایی برای والدین و مربیان مطرح شود تا بتوانند در رشد بهینه فرزندشان فعال باشند.

درست هنگامی که کودک شما طبیعتا مشتاق کاوش و کشف دنیای خود می باشد، باید برای او این امکان را فراهم آوری که برای یادگیری فراتر برانگیخته گردد.

زمانی که اشیا ساده ای را در اختیار او قرار می دهی، بسیار بهتر قادر می شود روش های استدلال عقلی را بیاموزد تا هنگامی که به او روش ساده ی شمارش اعداد را می آموزی. بازی های مختلفی را می توان از مقوا، کارتن، نوار کاغذی، قوطی های غذای اطفال، کارت های بازی، بشقاب های کاغذی، نخ و قرقره به وجود آورد.

پژوهش های اخیر در مورد تفکر و فرایندهای یادگیری کودکان، همگی مبتنی بر تجارب ژان پیاژه هستند. این پژوهش ها و تکنیک های انگیزش طبیعی را به گونه ای برای رشد ذهنی کودک شما قبل از ورود به دبستان طرح ریزی کرده اند تا او از هر گونه فشار یا سخت گیری آزاد باشد.

این نظریه که ، «هوش میزان ثابتی دارد و در زمان لازم و با سرعت مطلوب خود شکوفا می شود تا به یک نقطه پیش بینی شده قبلی برسد.» امروزه به میزان قابل توجهی از اعتبار افتاده است. تجارب کودک نقش مهمی را در رشد ذهنی او بازی می کنند. متخصصان یادگیری عقیده دارند که در زمینه ی رشد ذهنی ما نمی توانیم همان گونه که انتظار داریم دندان های شیری کودک با فرا رسیدن زمان دندان های دائمی او بریزند، غیر فعالانه منتظر بمانیم. اگر کودکی آمادگی یادگیری را نداشته باشد، ما می توانیم او را در جهت آماده شدن کمک کنیم.

تجارب سالهای اولیه زندگی قوی و محو ناشندنی هستند. نظر دانشمندان در مورد یان سوال که چند درصد هوش بزرگسالان قبل از شش سالگی تشکلیل می شود متفاوت است، لیکن همه ی آنها مقدار هوش تشکیل شده در آن سالها را بالا می دانند. تا زمانی که کودک وارد مدرسه بشود شالوده ی تعلیم و تربیت او قبلا چه خوب و چه بد، ریخته شده است و شما بیش از هر معلمی در پرورش رشد ذهنی او موثر هستید.

از همان ابتدای امر کودک باید مفاهیمی مانند: کمیت ، مسافت، اندازه، عدد و فضا را از تجارب مستقیم خویش کسب و تقویت نماید.

به سبب این که تجارب اخذ شده از محیط، نقش مهمی در رشد ذهنی و پیشرفت کودک دارند، امروزه درباره ی آموزش غیر مستقیم یا «برنامه نامریی» در خانواده، گفت و گوهای بسیاری می شود. آموزش غیر مستقیم اکثرا به جانب خواندن گرایش دارد. در بسیاری از خانواده ها برای کودکان داستان هایی خوانده نام اشیا را یاد داده و تجارب زیادی را در اختیارشان قرار می دهند که در توانایی آن ها برای خواندن کمک بسیار زیادی می کند.

تعداد بسیار کمی از کودکان هستند که فرصت های مشابه و غنی را برای یادگیری مفاهیم عددی در خانه، دارا هستند. در بسیاری از موارد، تنها قدم موثر در راه آموزش عدد این است که کودک «بشمارد». شمارش اعداد توسط حافظه و به خاطر سپردن اسامی اعداد به ترتیب، برای کودک چندان معنی دار نیست.

ممکن است کودکان شمارش را یاد بگیرند ولی فهم عدد چیزی است که از راه تجربه ی شخصی خود آنها باید به وجود آید. عدد یک مفهوم منطقی است که از ترکیب دو تصویر پیش عدد یعنی طبقه بندی کردن و ترتیب دادن به وجود می آید. فهم حقیقی اعداد بیش از هر چیز، به رشد این دو فعالیت منطقی که در حقیقت اساس هر تفکر تحلیلی را تشکیل می دهند، بستگی دارد.

گام های معینی وجود دارند که والدین به منظور رشد و پرورش این مفاهیم، در ساله های بحرانی قبل از شش سالگی می توانند، بردارند.

در این موقع برای والدین فرصت های گران قیمتی پیش می آید تا کودک قبل از مدرسه خود را در ازدیاد تفکر تحلیل کمک کرده و به همان اندازه که در زمینه ی خواندن تجاربی در اختیار او قرار می دهند، یک زمینه ی غنی در موضوعات تحلیلی نیز مانند ریاضیات و علوم در اختیار او قرار دهند.

طبقه بندی کردن مستلزم این توانایی است که کودک شباهت ها و اختلافات اشیا را تشخیص داده و اشیا را به نسبت تشابه و تفاوتشان گروه بندی می نماید. یکی از نتایج طبیعی زحمات و کوشش های یک کودک، درک معنی و شناسایی دنیای اطراف خویش است. تا به آن وسیله شناخت درستی از اشیا دنیای اطراف خود به عمل آورد.

به عنوان یکی از مهارتهای هوش، طبقه بندی کردن، مرکز بعضی از یادگیری ها است. به همچنین، طبقه بندی کردن برای مشکل گشایی در زمینه های مختلف از قبیل ریاضیات و علوم اجتماعی و توانایی هایی مانند کشف شباهت ها و اختلافات، از ضروریات بوده و اساس تفکر خلاقه می باشد.

تجارب اولیه ی کودک در مورد طبقه بندی کردن، باید از طریق اشیاد واقعی انجام شود، کودکان در دنیای واقعیات زندگی می کنند. آنها بسیار پیش از آن که بتوانند با مشکلات کلامی مواجه گردند، در برخورد با اشیا مادی می توانند استدلال کرده و منطق به کار برند.

پیاژه به این اعتقاد معروف «برونر» که از طریق تقویت محیط کودک می توان امکانات بسیار وسیعی برای وی فراهم نمود، اشاره می کند.

اختلاف عقیده «پیاژه» و «برونر» در میزان امکاناتی است که از تغییر محیط، پدید می آید. «برونر» تحول ذهنی کودکان را به یک سری گام های پیاپی که هر کدام دارای قابلیت های معینی است، تشبیه می کند که رشد هر یک از ای قابلیت ها پیش نیاز رسیدن به گام بالاتر است. محیط های متفاوت در تسریع و کند کردن این گام ها، نقش موثری دارند. بنابراین، اختلاف نظر دو دانشمند در میزان تغییری است که از محیط حاصل می شود. «پیاژه» عقیده دارد که این تغییر به مقدار متوسط حاصل می شود، در حالی که «برونر» به عظمت این تغییر اعتقاد دارد.

«برونر» علاوه بر تاکید نقش محیط، می خواهد تغییراتی در این نقش به وجود آورد، جایی که پیاژه فقط ناظر به تحول در مراحل مختلف بوده و میخواهد شواهدی از ادراک کودک در این مراحل به دست آورد.

هدف کوشش های «برونر» این است که فهم کودکان را فزونی بخشیده و حرکت آنها را در طی این مراحل تسریع نماید.

با وجودی که «برونر» معتقد است تغییرات آشکار تفکر کودک، یکی در زمانی است که او صحبت کردن را می آموزد و تغییر دیگر در پنج تا هفت سالگی و سومین تغییر آشکار در آغاز دوره ی نوجوانی به وجود می آید، با این همه، می گوید مراحل متوالی رشد ذهنی کودک به طور روشن با سن او ارتباط ندارند. این نکات با سننی مورد نظر «پیاژه» برای انتقال از مرحله ای به مرحله ی دیگر، تقریبا مطابقت دارند.

تجارب روشن و دست اولی که انگیزش تفکر هستند در اختیار کودکان قرار گیرند. هدف بعضی از این بازی ها نشان دادن سطح رشد ذهنی کودک، کمک به فهم استدلال او و مقایسه ی نحوه ی تفکر کودک با نحوی ی تفکر بزرگسالان است.

بازی ها بر اساس سطح دشواری آنها به دو گروه تقسیم شده اند. بازی ها دقیقا به سنین معینی بستگی ندارند، چون گاهی اوقات کودکان هم سن در سطوح مختلف رشد ذهنی قرار دارند. از آنجایی که کودکان در سنین متفاوتی به مدرسه می روند، لذا اصطلاح کودکان پیش دبستانی نیز معنی ثابت و معینی ندارد. فاصله سنی برای ساده ترین بازی ها، به طور کلی از چهار سالگی شروع و تا سن شش سال ونیم که برای مشکل ترین بازی ها انتخاب شده است، ادامه دارد. به نظر من بهتر است بازی های گروه اول را شروع و در صورت سهولت، گروهبندی بازی ها را انجام دهید.



قبل از شروع بازی ها لازم است نکات زیر مورد توجه قرار گیرند:
بگذارید کودک برای خود فکر کند. وقت زیادی در اختیار او قرار دهید. هرگز پاسخ را به کودک نگویید، مگر در مورد استنثنایی که آن هم فقط باید به اشاره مختصری اکتفا شود. این اشاره ها باید نقش سنگ هایی را داشته باشند که در عرض جویباری گذارده می شوند تا عابر از روی آنها عبور کند. اگر شخص دیگری کودک را از روی این سنگ ها عبور دهد، در حقیقت کودک چیزی یاد نمی گیرد. هر راه حلی که او خودش پیدا کند، به کودک اعتماد به نفس داده و مشکل بعدی را برایش آسان تر می سازد.

منبع:کانون مشاوران ایران-کمک به فرایند تحول ذهنی کودکان
۰ ۰

کودکان؛ دانشمندان کوچک

۵۴ بازديد
راهنمایی کامل برای تشویق یادگیری در کودکان خردسال:

کودکان یک مخرن ذخیره داخلی (درایو) برای اکتشاف دارند. فرزندانتان را به مشاهده ی جهان و شگفت زدگی و تعجب برای هرچیزی که درآن است تشویق کنید. ماریا مونتسوری معتقد بود که همه ی بچه ها مانند “دانشمندان کوچک” رفتار می‌کنند، به طوری که آنها مشتاق مشاهده و ساختن اکتشافات “چه چیزی می شود اگر” در مورد جهانشان هستند. نوزادان و کوکان نوپا محیط را تست می کنند تا مشاهده کنند چه اتفاقی می افتد زمانی که بطور مثال یک اسباب بازی را از بالای صندلی بلند خود رها می‌کنند یا در حمامشان با آب بازی می‌کنند.این درایو مربوط به اکتشاف همچنان با رشد آنها توسعه پیدا می کند و آنها در چیزهایی که برایش تلاش میکنند مخاطره پذیرتر می شوند، از ساختن گل و لای به هم ریخته در باغ تا ایجاد یک پرورشگاه کرم در اتاق نشیمن.

کودکان با تصورات حیرت آور و تمایلات شدید برای کشف جهان متولد می شوند. تشویق این مورد در کودکتان – به او درکشف زیبایی ها و شگفتی های تمام چیزهای اطرافش کمک می کند.

دیدگاه کودک نسبت به جهان

به یاد داشته باشید که جهان کودکان شما بسته تر و کوچک تر از زمین است. دیدن جهان از نقطه نظر او می تواند به شما کمک کند تا حس شگفتی یک کودک خردسال را کشف کنید. سرعت آهسته ی حرکت جهان او را به خاطر داشته باشید.راهنمایی کردن کودکتان را ادامه دهید و آماده ی توقف و بررسی هر آنچه که توجه او را جلب می کند باشید- برای مثال یک پینه دوز یا یک گل: زمانی که او اتلاف وقت می کند ناشکیبا نباشید- با سرعت او سازگار شوید.

بهترین روش برای یادگیری کودکان کارکردن با اشیا است نه حرف زدن در مورد آن ها. این امر مخصوصا وقتی که آن ها جوان (خردسال) هستند مناسب است اما این امر همچنین برای کودکان بزرگ تر و حتی بزرگسالان هم کاربردی است. وقتی بچه ها جوان (خردسال) هستند نه تنها چیزهایی را یاد می گیرند بلکه یاد می گیرند که چگونه یاد بگیرند.هیچ کتابی با استفاده از کلمات و تصاویر برای توصیف جهانی که پیرامون یک جوی کوچک یا زیر یک کنده ی پوسیده وجود دارد، نمی تواند جایگزین ارزش وقت گذاشتن برای مطالعه ی دقیق چیزهای واقعی شود. کتاب ها و دیگر مواد به کودکان کمک می کنند تا قدرت درک و تجربه را با هم در ذهنشان ایجاد کنند، اما اساس باید بر مبنای مشاهده ی مستقیم و تجربه ی دستکاری کردن گذاشته شود.

جهان بیرون از خانه

کودکان دوست دارند آزاد باشند، در اطراف بچرخند، از درخت بالا روند،انواع توت ها را بچینند، و مخروط های کاج ها را جمع آوری کنند.آنها از کمک به مراقبت از باغ خانواده و تغذیه حیوانات کوچک مثل اردک، خرگوش و مرغ لذت می برند.آن ها خاطرات مادام العمر خود را از روزهایی که صرف پیاده روی با پدر و مادر خود در جنگل، بازی در یک نهر و راه رفتن در امتداد ساحل به دنبال یافتن صدف حلزون می کنند، تشکیل می دهند.شما احتمالا زندگی آزاد فرزندتان را با بیرون بردن او برای گشت و گذار و کمی پرسه زدن با او یا گرفتن او درپشت کولتان آغاز می کنید.

زمانی را برای معرفی او به جهان خودتان اختصاص دهید. حتی نوزادان بسیار کوچک هم جذب مناظر و صداهای بیرونی می شوند-عبور ابرها بالای سر، چشم انداز و بوی گل در باغ، باد و صدای خش خش برگ درختان. همه ی اینها تاثیر قوی و ماندگاری بر جای می گذارند. اینکه آیا تابستان، پاییز، بهار یا تابستان است، هرفصلی زیبایی های مخصوص به خودش را دارد، به چیزهای کوچک اشاره می کنند: یک گل کوچک بیرون آمده از دل برف، یک صدف حلزون زیبا، یک برگ زیبا و کامل. همان گونه که بچه شما بزرگ تر می شود،همانطور که شما درحال راه رفتن هستید شروع کنید به اشاره کردن به چیزهای اشنا در اطراف خود: “نگاه کن اینجا خانه ی مادربزرگ است! گل هایی که او بیرون از خانه اش پرورش می‌دهد چقدر دوست داشتنی هستند!” یا “خدای من، تو می توانی لانه هایی که پرنده ها در درخت ساخته اند را ببینی؟ آنها بعضی روزها تخم می گذارند، و سپس پرندگان کوچکی آن بالا خواهند داشت” .در زمستان وقتی شما ردپای حیوانات را در برف تازه می بینید می پرسید”چه کسی در اینجا راه رفته است؟”


ناظران سیاره

ایده ی دیگر مونتسوری این است که کودکان ناظران زمین هستند و باید یاد بگیرند از مکانهای دور دستی مانندجنگل های انبوه، پوشش های یخ، همچنین طبیعت درون شهر و حومه محافظت کنند و آنها را برای آینده حفظ کنند. به فرزندانتان آموزش دهید که به زندگی احترام بگذارند. درکل، ما همه بخشی از شبکه زندگی و وابسته به تعادل ظریف درون این جهان طبیعت، برای وجود خودمان هستیم. به عنوان مثال، بچه ها اغلب یاد می گیرند که به زمین به عنوان”خاک کثیف” فکر کنند، اصطلاحی که در بسیاری از مردم چیزی تند و زنننده را تداعی می کند.



به بچه ها آموزش دهید که به خاک غنی و به تمام حیاتی که آن (خاک) به سیاره ما می بخشد احترام بگذارند، به ضرورت مواظبت ازتمام موجودات زنده تاکید کنید. به فرزندتان آموزش دهید که برگ و گل ها را بی هدف نچیند و سپس آنها را به اطراف پرتاب نکند،و فقط آنها را برای یک هدف خوب جمع آوری کند. این خوب است که گاهی اوقات گلهای وحشی را جمع آوری کنید، سپس آنها را خشک یا پرس کنید یا آنها را در گلدان آب قرار دهید تا برای مدت زمانی که امکانش هست حفظ شوند.اما هرگز در چیدن هر گل وگیاهی زیاده روی نکنید. به فرزندتان آموزش دهید که به آرامی بر روی زمین راه رود و تنها به این فکر کند که به چه چیزی نیاز دارد. به فرزند خود یاد دهید که از جنگل ها و مراتع لذت ببرد و چیزی را آنجا رها نکند (زباله نریزد).

به او آموزش دهید که هرگز به بستر نرو اگر دیدی که زباله ای بر روی زمین افتاده است، آن را بردار و نگه دار تا زمانی که بتوانی دورش بیاندازی. این امر به ویژه در مورد بطری ها، شیشه های شکسته، قوطی ها و کیسه های پلاستیکی که نه تنها ناخوشایند هستند بلکه همچنین می توانند به حیوانات هم آسیب برسانند صدق می کند. قوطی ها و شیشه های شکسته را با احتیاط جمع آوری کنید، شما ممکن است که یک کیسه ی پارچه ای قدیمی را بر روی شانه تان حمل کنید، همان طور که فرزندتان بزرگ تر می شود به او یک کیسه بدهید تا او هم زباله ها را جمع آوری کند.

منبع:کانون مشاوران ایران-کودکان؛ دانشمندان کوچک
۰ ۰

۵ دلیلی که باید هر شب برای کودکتان کتاب بخوانید

۵۳ بازديد
برای کودکان ۳ تا ۸ سال

زمانی که کودکتان را به سوی رختخوابش می برید معمولا برای یک استراحت جانانه آماده می شوید! اما قبل از نثار آخرین بوسه، چیز دیگری لازم است انجام دهید: برایش یک داستان بخوانید. موسسه اقتصاد کاربردی و پژوهش اجتماعیملبورن، و بیمارستان کودکان سینسیناتی هردو می گویند که مهارتهای ادبی و ریاضی کودکانی که ۳ الی ۵ بار در هفته کتاب می خوانند افزایش می یابد. خواندن داستان به وقت خواب تا حدی شبیه پول گذاشتن در بانک و مشاهده ی زیاد شدن آن است. اینجا ۵ دلیل آورده شده که شما بایستی قبل از خاموشی چراغها، برای کوچولویتان داستان بخوانید.

بخوانید: داستان های کودکانه سایت کودک و نوجوان

رابطه محکمتری بسازید
خواندن یک فصل قبل از خواب، وقت رو در رو شدن دونفره یشماست. هیچ ایمیل، کار روزمره، یا تلویزیونی نیست که حواس تان را پرت کند: فقط شما دو تابرای به چنگ آوردن کمی تخیل باهمید.بچه ها هرچه بزرگتر می شوند، سخت تر می توان فضای صمیمانه ی فارغ از مزاحمت پیدا کرد، پس کتاب خواندن شبانه راه شگفت انگیزی برای مستحکم کردن پیوندتان است و به هردویتان چیزی می دهد که با دانستنش درباره همدیگر هیجان زده شوید.

دایره لغات را افزایش دهید
اینکه فرزندتان را در معرض زبان بگذارید ثابت کرده است که دایره لغات شان را توسعه می دهد.کودکتان با لغات جدید و شیوه های مختلفی آشنا خواهد شد که وقتی بداند از آن استفاده خواهد کرد. دایره لغات گسترده، اعتماد به نفس را بالا می برد. درتماس بودن با زبان، تاثیر اجتماعی مثبتی روی کودکان دارد و فرزند شما وقت صحبت کردن در خانه و کلاس، احساس خوب بودن و اعتماد بخود خواهد کرد و این امر حس ناکامی را از بین می برد. برای این کار می توانید در مورد بهترین کتاب های کودک جهان اطلاع کسب کنید.

اخلاقیات را بشناسانید
کتابهای کودکان طرفدار اخلاق خوبند!

خرگوشها با فیلهای صورتی درگیر می شوند، یک جوجه اردک پررو ارزش صداقت را یاد میگیرد، و اتفاقات همینطور جلو می رود. هر شب شما با همدیگر داستانی می خوانید وارزشهای درست و غلط رابه کودکتان یاد می دهید.درباره اهمیت مهربانی و اینکه چرا باید به فکر بقیه هم بود آموزش می دهید. بهترین بخش قضیه این است که این درسها به صورتیکاربردی که کودکتان بتواند بفهمد برایش اثبات می شوند، نه به شکل سخنرانی های سختگیرانه از جانب یک بزرگسال.

تخیلشان را بارور کنید
رها کردن آنان در دنیاهای جدید و خیالی بواسطه ی ورقهای کتاب مورد علاقه شان به آنان کمک خواهد کرد تا یاد بگیرد تخیلش را بکار اندازد.بنگرید که چطور صفحات یک کتاب به دنیای خارج، به حیاط پشتی یا یک تصویر دقیق نقاشی شده وارد می شود.کودکتان یاد می گیرد که تمرکز کند و به توصیفات شما در حین مطالعه،دقیق گوش کند تا در ذهنش خیال بافی کند. هر زمان که یک کارت تولد دست ساز از فردی که شما تقدیرش می کنید دریافت می کنید، این، مهارتی اساسی برای خلاق بودن است!

بیشتر بخوانید: لذت بخش کردن کتاب خواندن در تابستان



سرگرم کننده است!
شاید فراموش کرده باشید که حرف ان کودک کوچک در مورد لباس جدید پادشاه یا کاری که شنل قرمزی کرد چه هیجانی برای شما داشت، اما با مطالعه هر شب داستانها، شما با آن کلاسیک های شگفت انگیز آشنا شده و مثل یک بچه از آن لذت خواهید برد. زندگی شما بعنوان یک بزرگسال با افکار “بالغ” مهمی پر شده است ولیبرای شما و کودکتان جالب است که هرشب با او دل به دریا بزنید. اوقات سرگرمی همواره برای کودکتان مهم است ولی برای شما هم به همان اندازه اهمیت دارد، چه راهی بهتر از این؟ انگار که در حال خوشگذرانی با یک تعداد دوستان اهل داستان دوران کودکی تان هستید!

یکی از مهمترین کارهای والدین، تأمین فرزندانشان با ابزارهایی است که آنان را سوق می دهد تا آدمهایی فوق العاده شوند. خواندن، ابزارهای یادگیری آموزشی و اجتماعی وعاطفی باارزشی ارائه می دهد که تحقیقات نشان می دهد که برای رشد کودکتان، و برای شما پایه محکمی فراهم خواهد کرد.

منبع:کانون مشاوران ایران-۵ دلیلی که باید هر شب برای کودکتان کتاب بخوانید
۰ ۰

کمک به یادگیری زبان کودک (۳ تا ۷ ساله)

۵۸ بازديد
والدین یادگیری را بالا میبرند و می توانند به موفقیت کودک در مدرسه کمک کنند.

زبان اول کودک خود را تمرین کنید

اگرچه یادگیری زبان انگلیسی مهم است به همان اندازه مهم است که کودک شما به صحبت کردن زبان اول خود ادامه دهد. این به او کمک خواهد کرد که انگلیسی را سریعتر یاد بگیرد. مهارتهای خوب در صحبت زبان در خانه اعتماد به نفس را خواهد ساخت. اینجا تعدادی کار هست که شما میتوانید با کودک به زبانی که در خانه صحبت میکنید انجام بدهید:

با یکدیگر صحبت کنید و تجارب خانواده را به اشتراک بگذارید
نامه هایی به اعضای خانواده بنویسید
تکالیف مدرسه را باهم مرور کنید
موضوعات متفاوت را بخوانید
در مورد کتابها، فیلم ها، برنامه های تلویزیونی و اتفاقات بحث و گفتگو کنید
در یک کتابخانه عمومی ثبت نام کنید
اغلب به کتابخانه عمومی سر بزنید و کتابهایی را به زبان اول کودکتان یا انگلیسی امانت بگیرید
علایق و سرگرمی های کودکتان را تشویق کنید
برای آموزش کودک خود بیشتر بخوانید:

آموزش کودک و نوجوان

اگر کودک شما در دوره ابتدائی است، اینجا روشهایی وجود دارد که شما می توانید به آنها برای موفقیت در مدرسه کمک کنید.

اشعار کودکانه و ترانه هایی را بهمراه حرکات دست در زبان انگلیسی و زبان اول خود بگویید.
با کودکتان برای او هر روز در زبان انگلیسی و یا زبان اول خود بخوانید ( حداقل ده دقیقه در روز)
به کودکتان نشان دهید شما چگونه نوشتن را استفاده می‌کنید.
فرصتهایی را برای نمایش نام کودکتان پیدا کنید
به جای صدای حروف از نام حروف استفاده کنید
حروف مغناطیسی را برای خانواده جهت نوشتن و خواندن پیامها تامین کنید
یک محیط کار تعریف شده واضح را فراهم کنید و مصالح ضروری را تامین کنید جهت تمرین زودهنگام خواندن و نوشتن.
اتفاقات و افراد داخل کتاب را با ایده ها و تجارب خود مقایسه کنید.
از یک تخته پیام رسانی برای ارتباط با اعضای مختلف خانواده استفاده کنید و حرف ها و پیام های خود را روی ان به صورت روزانه بنویسید.
به اعضای خانواده نامه، کارت تبریک و پیام بنویسید و انها را تشویق به جواب دادن کنید.
جدول متقاطع کلمات ساده و پازل جستجوی کلمه را امتحان کنید.
بیشتر بخوانید:

رشد زبان کودک: ۱۰ تا ۱۲ ماهگی

اینجا روشهایی وجود دارد که شما می‌توانید به رشد سواد نوجوان خود و مهارتهای حساب هنگامی‌که به دبیرستان انتقال میابند کمک کنید.

مقالات روزنامه را بخوانید، تلویزیون نگاه کنید و پوشش خبری رادیو را گوش کنید و درباره مجلات و ژورنالها بحث و گفتگو کنید.
لیست های خرید را با یکدیگر آماده کنید و قیمت ها، اندازه ها و برند ها را مقایسه کنید. این روش خوبی برای استفاده از آگهی های آخر هفته برای پیدا کردن بهترین تخفیف میباشد.
به آگهی ها باهم نگاه کنید و برآورد کنید که شما چه مقدار پول میتوانید پس انداز کنید اگر برندهای مختلف را بخرید.برای مثال، قیمت های لباس را در فروشگاه های مختلف یا تجهیزات ورزشی را در فروشگاه های وسایل ورزسی مقایسه کنید. همچنین این یک روش خوب برای آموزش نوجوانتان درباره پیدا کردن قیمت های خوب میباشد.
کوپن ها را جمع کنید و ببینید شما چقدر میتوانید پس انداز کنید
بازیهای منطقی ریاضی بازی کنید یا با یک ماشین حساب یا کامپیوتر کار کنید.
نمودار اطلاعات متفاوتی را رسم کنید، شاید برای مصرف گاز خانواده، صرف وقت تماشای تلویزیون، صرف زمان در اینترنت یا برای گوش دادن به سی دی و دیگر موسیقی ها، و با نوجوان خود درباره نمودار بحث و گفتگو کنید.


با نوجوان خود درباره محیط زیست گفتگو کنید. از او بخواهید به استفاده برق نظارت کند و به باغبانی و برنامه های بازیافتی کمک کند.
بازیهای زبانی و املایی بازی کنید. مانند خط خطی کردن، لولو بازی (Boggle) یا بازی اسم و شهرت و املای صحیح و معانی درست کلمات را جستجو کنید.
نوجوان خود را برای خواندن بصورت مستقل تشویق کنید. او می‌تواند مجلات، روزنامه ها، کتابهای کمیک یا هرچیزی را به انتخاب خودش بخواند.
یک حس مسئولیت را با کودک خود بواسطه اختصاص کارهای منظم رشد دهید. برای مثال، آماده کردن میز، خالی کردن ماشین ظرف شویی، تمیز کردن اتاق، لباس شویی، گرد گیری و مقدمات پخت و پز.
با نوجوان تان یک برنامه برای کارهای روزانه خانه، تکالیف و بازبینی ایجاد کنید. جای خوبی برای خواندن پیدا کنید:

بدون حواس پرتی ( تلویزیون، تلفن، استودیو، بازیهای ویدئویی). یک علامت «مزاحم نشوید» قرار دهید اگر ضروری است.
یک صندلی مناسب و میز با یک سطح صاف که عاری از درهم ریختگی است.
نورپردازی خوب

منبع:کانون مشاوران ایران-کمک به یادگیری زبان کودک (۳ تا ۷ ساله)
۰ ۰

راه کارهایی برای رفع مشکل زندگی مشترک

۴۸ بازديد
رعایت نکردن بعضی از نکته ها در زندگی باعث مشکلات در میشود که باعث دعوا و از

بین رفتن صمیمیت می شود. صحبت کردن و آرام و منطقی به جای دعوا و فریاد زدن کمک به حفظ

آرامش شما می کند. تلاش کردن برای عوض کردن رفتار همسرتان اثری نخواهد داشت و جز کدورت فایده

دیگری نخواهد داشت. به جای اینکه به تغییر رفتار او بپردازید میتوانید برخورد دوستانه ای برای جلوگیری

از دعوا و فریاد زدن به کار گرفت تا فرد در مدت طولانی آن را کنار بگذارد.

دیگر مواردی که در زندگی مشترک باید آن را رعایت کرد عدم غرور بیجا ، دوری کردن از خود سر بودن در

برابر عقیده های همسر ، یک رنگ بودن با یکدیگر و پرهیز از دعوا های بیهوده است.



بعضی از زوج ها در ذهن خود داوری کردن های منفی در ارتباط با همسرشان دارند که حتی انتظار ندارند

مشکل ارتباط همدیگر حل شود. یکی دیگر از صدمه های یک زندگی مشترک باورهای غیر منطقی از

یکدیگر است بنابراین فردی که تصور میکند توانایی تغییر همسر خود را ندارد تمام مشکلات ارتباطی خود

را تقصیر همسر خود می اندازد و این امر باعث میشود احساس کنند نمی توانند روابط میان خود و

همسرشان را بهبود ببخشند.

منبع:مرکز مشاوره و روانشناسی ایران-راه کارهایی برای رفع مشکل زندگی مشترک
۰ ۰