چهارشنبه ۰۱ فروردین ۰۳

افسردگي و سوء مصرف مواد مخدر

۱۸۶ بازديد

يك اصطلاحي در زمان بهبود بيمار وجود دارد: اعتياد به الكل و مواد مخدر مي تواند باعث به وجود امدن بيماري هاي رواني شود.

 

ولي بيماريهاي رواني باعث به وجود آمدن اعتياد نمي شوند.

 

افسردگي و سوء مصرف مواد مخدر

با اين حال، برخي از بيماري هاي رواني، به خصوص بيماري هايي كه به سرعت تشخيص داده مي شوند.

 

و قابل درمان هستند، مي تواند با اعتياد به الكل و مواد مخدر به وجود آمده باشند.

 

اختلالات افسردگي اغلب باعث به وجود آمدن احساساتي مانند غم و اندوه شديد همراه با نااميدي.

 

بي حالي، انزوا طلبي، اختلالات خواب، اختلال در دستگاه گوارش و اختلال خوردن مي شود.

 

اگر داروها به درستي تجويز نشوند و يا به طور مناسب مصرف نشوند براي كساني كه دچار افسردگي هستند .

 

اين مسئله كه خودشان براي خودشان دارو تجويز كنند و به خوددرماني بپردازند بسيار وسوسه انگيز است.

 

اين اتفاق مي تواند باعث تشديد افسردگي و بدتر شدن آن شود.

 

مصرف الكل، يا كوكائين ممكن است به طور موقت برخي از علائم را تسكين دهد.

 

ولي زماني كه اين مواد شيميايي بر روي بدن تاثير مي گذارند.

 

مقابله با افسردگي

در مرحله اي كه آن مواد از بدن خارج مي شود بدن پايين ترين ميزان توان در مقابله با افسردگي را دارا است.

 

و در هر مرحله كه اين مواد از بدن خارج مي شود افسردگي شدت بيشتري مي گيرد.

 

هر چند در ابتداي افسردگي فرد علائم شديدي را تجربه نكرده باشد.

 

اين مواد باعث مي شوند كه هر بار استفاده از مواد و خروج ان بدن ميزان افسردگي شديدتر شود.

 

افسردگي ممكن است فرد را به استفاده از مواد مخدر و الكل ترغيب كند.

 

زيرا استفاده از اين مواد در ابتدا باعث فرار از احساسات بد مي شوند.

 

مشكل ديگر اين است كه اگر استفاده از الكل و مواد مخدر با مصرف دارو تداخل داشته باشد.

 

به دليل اينكه الكل و مواد مخدر باعث تشديد بيماري مي شوند مي تواند اثر داروها را غير فعال كند .

 

و اين اتفاق ممكن است فرد را در معرض خطر پزشكي قرار دهد.

 

از انجايي كه برخي از افراد كه تجربه ي استفاده از مواد مخدر را دارند در استفاده از اين مواد در روند درمان بدگمان مي باشند.

حتي نسبت به داروهايي كه براي انها تجويز مي شود نيز گمان خوبي ندارند.

آنها با مصرف مواد مخدر و اعتياد به آن تجربه ي بدي را پشت سر گذاشته اند .

و زمان دشواري با استفاده ي دارو تجربه كرده اند. در واقع، من با بيماراني روبه رو شده ام.

كه قبلا الكل و يا مواد مخدر را ترك كرده اند و حاضر به تحمل علائم افسردگي مي باشند.

 نمي خواهند در درمان انها از دارو استفاده شود. غالبا در جامعه به آنها آگاهي داده مي شود .

كه از مصرف دارو خودداري كنند. معمولا، و اين مسئله زير نظر مشاور سلامت صورت نمي گيرد.

كساني كه تجربه ي افسردگي و اعتياد را داشته اند بايد با يك روانپزشك و يا رواندرمانگر مشورت كنند.

و هيچ دوستي صلاحيت مشاوره دادن به آنها در اين زمينه را ندارد.

افسردگي مواد مخدر

يك سوالاي كه اكثرا من از بيماري كه براي اعتياد تحت درمان است مي پرسم اين است.

 

كه «آيا مصرف نوشيدني و يا مواد مخدر باعث افسردگي وي شده است؟

 

پاسخ اوليه اي كه فرد مي دهد اين است كه شايد. يك رواندرمانگر باتجربه قبل از هر اقدام درماني شروع به ريشه يابي و دلايلي كه از قبل براي بيمار وجود داشته است مي پردازد.

 

و پس از آِن اقدام به درمان اعتياد مي كند. رواندرمانگران در پي يك ارزيابي كلي از سابقه ي خانوادگي، دوستان، كارفرمايان، و پرونده ي سابقه ي وي نزد پليس و دادگاه مي پردازد .

 

و در پي دلايل اوليه مشكل بيمار هستند.

 

چرا دلايل اوليه افسردگي و اتفاقي كه براي فرد رخ داده است مهم است؟

 

زيرا كسي كه قبل از اعتياد مبتلا به افسردگي بوده است نيازهاي بيشتري براي درمان دارد.

 

از جمله دلايل مي تواند مداخله مصرف مواد و دارو باشد.

 

و در مقايسه با ديگران مدت زمان طولاني تري براي درمان افسردگي بايد صرف شود.

 

كسي كه به دليل سوء مصرف مواد افسرده شده است معمولا روش درماني براي او تجويز نمي شود .

 

كه براي كسي كه به دليل افسردگي به مصرف مواد رو آورده است و نبازهاي درماني اين دو گروه متفاوت است.

منبع :افسردگي و سوء مصرف مواد مخدر- مركز مشاوره

مديريت كردن فشار و آسيب يك رابطه

۱۸۳ بازديد

آيا تا به حال فكر كرده ايد كه Ship در كلمه relationship[1] به چه معنايي مي باشد؟

 

اين پسوند به اين واقعيت اشاره مي كند كه يك رابطه مي تواند هم به صورت شناور و هم به صورت غرق شدن باشد.

 

بسيار خب، اين مورد به صورت كلي درست نمي باشد، ولي يك روش مناسبي به منظور تفكر در مورد تاثيرات مربوط به فشار در رابطه مي باشد.

 

با خواندن اين مقاله يك سري اصولي را در مور شناور نگه داشتن يك رابطه و مواردي را كه بايد در صورت احساس ناايمني انجام بدهيد، ياد بگيريد.

 

اين مقاله مي تواند براي شرايط زير كاربرد داشته باشد:

شما بخواهيد كه در مورد فشارهاي رايج در يك رابطه مطالبي را ياد بگيريد

به منظور سر و كار داشتن با فشارهاي موجود در يك رابطه، برخي از اصول را ياد بگيريد

شما بخواهيد بفهميد كه تنش موجود در رابطه از كجا ايجاد مي شود

شما در رابطه (يا در حال ورود به يك رابطه اي) مي باشيد كه در مورد آن اطمينان نداريد.

مديريت كردن فشار و آسيب يك رابطه-moshaverco

مديريت كردن فشار و آسيب يك رابطه moshaver.co

در يك رابطه چه نوع فشارهايي وجود دارند؟

داشتن يك دوست دختر يا دوست پسر مي تواند فوق العاده باشد، ولي يك گروه از مواردي وجود دارند كه مي تواند منجر به ايجاد احساس رضايت و خوشحالي شود.

 

فشارهاي دروني مي توانند در نتيجه مواردي از قبيل تفاوت هاي فرهنگي يا سن، حسادت، نبود توافق و انتظارات غيرمنطقي يا غيرقابل اجرا ايجاد شوند.

 

فشارهاي خارجي مي توانند از طريق افراد و عوامل خارج از رابطه ايجاد شوند و شامل موارد از قبيل مطالعه يا كار، بيماري، پول، خانواده و دوستان مي باشد.

 

توصيه هايي براي شناور نگه داشتن رابطه تان

بررسي كنيد كه كدام نوع از فشارها، دروني و خارجي، بر روي روابط شما تاثير مي گذارند.

 

بعد از آن، در زماني كه آماده شده باشيد سعي كنيد كه از استراتژي هاي زير براي كاهش فشار و شناور نگه داشتن رابطه خودتان استفاده كنيد.

 

با يكديگر ارتباط برقرار كنيد

ما داراي تلفن هاي هوشمند و هواپيماها هستيم، ولي تا به حال هيچ ابزاري كشف نشه است كه به ما كمك كند تا مغزها را بخوانيم!

 

بنابراين بهترين مورد بعدي كه وجود دارد عبارت از ارتباط برقرار كردن با استفاده از كلمات مي باشد.

 

در صورتي كه شما به همسرتان نگوييد، به چه نحوي مي توان تصور كرد كه وي نسبت به موارد اشتباه اطلاع كسب كند؟

 

در صورتي كه يك موردي شما را ناراحت مي كند، اجازه بدهيد كه آنها به آرامي نسبت به اين مورد مطلع شوند. بعد از آن همراه با هم مي توانيد مشكل موجود را حل كنيد.

 

فشار رابطه و آسيب هاي رابطه با جنس مخالف

فشار رابطه و آسيب هاي رابطه با جنس مخالف – مشاوركو

ياد بگيريد كه سازش كنيد

شما در همه شرايط نمي توانيد به خواسته هاي خودتان دست پيدا كنيد.

 

گاهي تحت تاثير فشار رابطه و آسيب هاي آن هستيد.

 

با همسر خودتان يا شريك جنسي خود صحبت كنيد تا موارد مهم موجود براي خودتان را نشان دهيد و اين موارد مشكل بزرگي را براي شما ايجاد نخواهند كرد.

 

پذيرش اين موضوع كه يك فرد نزديك به شما، همانند شما به كارهاي مشابهي كه انجام مي دهيد اهميت نمي دهند، به سختي امكان پذير است.

 

ولي همانند هر موردي، توافق در اين مورد از طريق تمرين كردن راحت تر مي شود.

 

همسر خودتان را در مورد احساساتتان نسبت به وي مطمئن كنيد

هر شخصي دوست دارد بشنوند كه چقدر دوست داشته مي شود.

 

در صورتي كه مطلع باشيد احساس مشابهي نسبت به يكديگر داريد، رابطه موجود روان تر خواهد بود و احتمال ايجاد مشكلاتي از قبيل حسادت پايين مي آيد.

منبع :مديريت كردن فشار و آسيب يك رابطه- مشاوركو

خانواده درماني چيست، اهداف و مزاياي آن چيست؟

۱۹۴ بازديد

همه ما زندگي را از درون يك خانواده شروع مي كنيم چه اين خانواده از اعضاي خانواده با پيوند خوني باشد يا نه پدر و مادر ناتني باشد و يا نه پدر و مادري كودكي را به فرزندي پذيرفته باشند.

 

زماني كه ما متولد ميشويم خانواده بدست مي آوريم و اين خانواده اي كه در آن متولد شده ايم هر جنبه از زندگي ما را از لحظات آغازين تا پايان زندگي، تحت تاثير قرار مي دهد.

 

خانواده آنچه كه هستيم و آنچه كه خواهيم بود را هم در جهت خوب و هم در جهت بد تحت تاثير قرار مي دهد. ما لغات خود، عاداتمان، خروجي هايمان و آيين مذهبي و اينكه چگونه دنيا را ببينيم و بينش خود نسبت به جهان را از خانواده مي آموزيم.

 

ما همچنين ياد مي گيريم چگونه عشق بورزيم و چگونه با ديگران ارتباط برقرار كنيم و اينها را از روابط اوليه در خانواده كسب مي كنيم. اگر در خانواده اي سالم با ارتباطات سالم به دنيا آمده باشيم، احتمالا ياد خواهيم گرفت كه چگونه ارتباطات سالم را حفظ كنيم.

 

خانواده درماني چيست، اهداف و مزاياي آن چيست؟

 

اگر در خانواده اي با مشكلات خانوادگي كه در برقراري ارتباط مشكلاتي دارند، متولد شده باشيم همچنين ممكن است ما هم در برقراري ارتباط با ديگران به مشكل بربخوريم. هرچند متولد شدن در يك چنين خانواده اي بد شانسي بوده باشد، اما وضعيتي نيست كه نتواند تغييرش داد.

 

تقريبا تمام خانواده ها با چالش هايي درگير هستند و مشكلاتي را تجربه مي كنند، با اين حال اغلب خانواده ها حس يكپارچگي خانواده و يا شادي را حفظ و يا بازيابي مي كنند.

 

خانواده درماني / مشاوره خانواده چيست؟

خانواده درماني يا مشاوره خانواده نوعي از درمان است كه براي بكارگيري براي مسائل خاصي طراحي شده كه سلامت و عملكرد خانواده را تحت تاثير قرار مي دهد. مي تواند براي كمك به خانواده در طي يك دوره ي سخت، يك گذار حاد، يا مشكلاتي در سلامتي رفتاري يا مغزي در اعضاي خانواده، بكار برده شود. خانواده درماني، مشكلات افراد را در زمينه واحد بزرگتر خانواده مي بيند.

 

فرض چنين درماني، اين است كه مشكلات بدون درك روندهاي گروه، نمي توانند به طور موفق آميزي شناخته و حل شوند. روشي كه خانواده عمل مي كند، چگونگي شكل گيري مشكلاتي كه مراجعان با آن روبرو مي شوند را تحت تاثير قرار مي دهد و اين كه فرد چگونه توسط اعضاي خانواده مورد تشويق قرار مي گيرد يا قدرت عمل از او صلب مي شود همگي متاثر از خانواده است.

 

خانواده درماني مي تواند تمارين و تكنيك هايي از شناخت درماني، رفتار درماني، فرد درماني، يا ديگر گونه هاي درمان فردي را بكار گيرد. بمانند ديگر گونه هاي درمان، تكنيك هاي بكار گرفته شده كاملا مبتني بر مسائل و مشكلاتي است كه مراجع يا مراجعان با آن مواجه هستند.

 

مشكلات رفتاري يا احساسي در كودكان دلايل مشتركي براي مراجعه به درمانگرهاي خانواده هستند. مشكلات يك كودك درخلا نيست، اين مشكلات در بستر خانواده وجود دارند و احتمالا نياز است تا در درون خانواده ديده شوند.

 

بايد توجه شود كه در خانواده درماني، واژه خانواده الزاما به پيوندهاي خوني اشاره ندارد. در اين مفهوم، خانواده هر آن كسي را كه يك نقش بلند مدت حمايتي در زندگي يك نفر بازي مي كند را شامل مي شود كه ممكن است به معني نسبت هاي خوني در همان خانواده نباشد.

 

متداولترين نوع هاي خانواده درماني به شرح زير هستند:

باونين:

اين نوع از خانواده درماني براي شرايطي كه در آن افراد نمي خواهند و يا نمي توانند ديگر اعضاي خانواده را در درمان درگير كنند، مناسب است. درمان باونين، بر اساس دو مفهوم عمده است، مثلث بندي (تمايل طبيعي افراد براي برون ريزي و تخليه احساسات و هيجانات با صحبت با فرد ثالث) و تمايز (يادگيري براي عكس العمل كمتر احساساتي در روابط خانوادگي).

 

ساختاري:

درمان ساختاري بر تعديل و تقويت سيستم خانواده براي تضمين اين كه والدين در كنترل هستند و اينكه هر دوي والدين و فرزندان مرزهاي مناسبي دارند، متمركز است.

 

در اين نوع از درمان، درمانگر به منظور مشاهده، يادگيري و ارتقاي توانايي آنها براي كمك به تقويت ارتباط خانواده، به آنها ملحق مي شود.

 

سيستمي:

مدل سيستمي به گونه اي اشاره دارد كه در آن درمان بر ارتباطات ناهشيار و معاني ماوراي رفتارهاي اعضاي خانواده تمركز دارد. درمانگر در اين نوع از درمانها، نقش خنثي دارد و دور استف به اعضاي خانواده اجازه مي دهد تا در مسائل خود به شيوه ي عميق تر با مسائل و مشكلات به عنوان يك خانواده درگير شوند.

 

استراتژيك:

اين نوع از درمان خلاصه تر و مستقيم تر از ديگر انواع درمان است، كه در آن درمانگر تكاليفي براي خانواده در نظر مي گيرد. اين تكليف به منظور تغيير روشي است كه اعضاي خانواده تعامل داشته، ارزيابي كرده و ارتباط برقرار كرده و تصميم مي گيرند.

 

درمانگر در اين نوع درمان در مقام قدرت مينشيند كه به ديگر اعضاي خانواده كه ممكن است چنين قدرتي براي ارتباط موثر ندارند، اجازه مي دهد تا به طور موثر و كارآمدي ارتباط برقرار كنند.

منبع :خانواده درماني چيست، اهداف و مزاياي آن چيست؟- مشاورانه

ازدواج و طنز

۲۰۱ بازديد


مردها بر اثر كمبود عاطفه ازدواج مي كنند. بر اثر كمبود حوصله طلاق مي دن. ولي نكته جالب اينه كه بر اثر كمبود حافظه دوباره ازدواج مي كنند !!؟؟
بيشتر مردان موفقيت شون رو مديون زن اولشون هستند و زن دومشون رو مديون موفقيت شون !!؟
مردها سه تا آرزو دارن : - اونقدر كه مامانشون مي گن خوش تيپ باشن ! - اونقدر كه بچه شون مي گن قوي باشن ! و مهمتر از همه اينكه : - اونقدر كه زنشون شك داره دوست دخترداشته باشن !!؟؟
مرد اولي : امان از دست اين زنها !؟ زنم تمام دارائيمو برداشت و رفت ! دومي : خوش به حالت ! زن من تمام دارائي مو برداشت و نرفت !؟؟


اگر مي خواهي براي يك روز معذب باشي مهمان دعوت كن. اگر مي خواهي يك سال عذاب بكشي پرنده نگه دار و اگر مي خواهي مادام العمر در عذاب باشي ازدواج كن!
زنان با اين آرزو با مردان ازدواج مي كنند كه مردان تغيير كنند... كه نمي كنند. مردان با اين آرزو با زنان ازدواج مي كنند كه زنان تغيير نكنند... كه مي كنند!

منبع: فارس پاتوق - ازدواج و طنز 

ازدواج با كسي كه آسم دارد

۲۱۴ بازديد

سلاام قرار هست با پسر 28 ساله اي كه شنيدم آسم داره ازدواج كنم . نميدونم شدت آسم در چه حد است . نميتونم ازش بپرسم نوع اسپري كه استفاده ميكنه چيه و يا اينكه شدت بيماري در چه حد هست . يعني خجالت ميكشم و حس ميكنم ناراحت ميشه.فقط گفت آسم داره و اسپري استفاده ميكنه. نميدونم اين بيماري چطوريه؟

به غير از اين مورد پسر خوبيه و مشكلي نداره . به خاطر همين اگر شدت بيماري زياد باشه ونميدونم چطوري بهش بگم نه .ميترسم دلش بشكنهدر ضمن توي حرفايي كه ميزديم اين مسئله رو به من گفت . و خانواده من چيزي از اين موضوع نميدونن. نميدونم اگر بفهمن چه عكس العملي نشون ميدن . من بايد چيكار كنم؟

منبع: تالار وانشناسي و مشاوره آنلاين ازدواج خانواده تحصيلي همياري ايران - ازدواج با كسي كه آسم دارد

چگونه يك ارتباط بهم خورده را درست كنيم؟

۱۸۹ بازديد

آيا از جنگ و دعواي مدام و هميشگي خسته شده ايد؟ آيا جديدا حس مي كنيد كه ارتباط شما در ورطه ي نابودي است؟ ممكن است با خودتان بگوييد چطور شد كه كار به اينجا كشيد.

 

در شرايط بدتر، اگر مسائل و مشكلات تم روزانه ي زندگي شما شده است اين به آن معني است كه هر دوي شما واقعا با هم نيستيد و ارتباط صحيح نداريد.

 

هر رابطه ي بلند مدتي بين اوقات بد و خوب در نوسان است. و اين كاملا نرمال است. اما رابطه اي كه پايدار است و مدت زمان زيادي دوام مي آورد، رابطه اي است كه در آن هر دو فرد به اندازه كافي به فرد ديگر در مشكلات و اوقات سخت اهميت مي دهد و ياري كننده است.

 

ارتباط نيازمند نگهداري و محافظت است تا در يك شرايط سالم حفظ شود.

 

در اينجا نكاتي آورده شده اند كه كمك مي كنند بدانيد چگونه مي توان يك ارتباط را نجات داد و اگر احساس رضايت از رابطه نداريد چگونه مي توان خوشي و شادي را به رابطه برگرداند.

 

قدم اول:

اولين گام اين است كه يك زمان را به خودتان اختصاص دهيد. به پياده روي برويد يا نه با يك زير انداز به پارك برويد و از آفتاب لذت ببريد و از خودتان بخواهيد تا با خودتان با ملايمت رفتار كنيد.

 

اين بخش مقداري سخت است. نياز است تا به صورت بي رحمانه اي با خود صادق باشيد. آيا تنش در شما ايجاد مي شود بخاطر اينكه سعي مي كنيد فاصله بگيريد؟

 

يا نه اين تنش به اين خاطر است كه شما عادات بدي داريد و الان اين عادات بد براي رابطه ي شما مشكل ساز شده است؟

 

گاهي دانستن و حل مشكلات آسان است، اما گاهي نياز است تا عميقا مسائل را بشكافيم و بررسي كنيم و به هسته مساله برسيم تا بتوانيم آن را حل كنيم.

 

قدم دوم:

گام دوم اين است كه اطمينان حاصل كنيد كه هر دوي شما چنين حسي داريد. هيچ فايده اي ندارد اگر تلاشتان را بكنيد و سنگ تمام بگذاريد در حاليكه همسر شما نخواهد در اين ارتباط باقي بماند.

 

شما نياز داريد تا در ابتدا يك مكالمه روشن و باز داشته باشيد تا بدانيد كه اين خواسته ي هر دو شما است كه رابطه را برگردانيد يا نه.

 

اغلب افراد زماني كه با هم مكالمه و بحث مي كنند متوجه مي شوند كه هر دو واقعا مي‌خواهند كه در كنار هم باقي بمانند و اين روند بهبود را تسريع مي بخشد.

 

زماني كه رفتار شما نسبت به همديگر هيچ احساسي را نشان نمي دهد اما نسبت به هم هنوز اهميت نشان مي دهيد، در چنين شرايطي احساس عدم علاقه و عشق آسان است.

 

اين خود باعث ايجاد تنفر و عدم علاقه و پاسخ منفي شده و به مرور اين چرخه تداوم پيدا كرده و قوي تر مي شود.

 

 

9 نكته ي طلايي براي ماندگاري انگيزه

0 ديدگاه /تير ۱۹, ۱۳۹۸

ادامه مطلب ...

بعد از اينكه مطمئن شديد هر دو خواهان ماندن در ارتباط هستيد، توصيه هاي زير را به شما پيشنهاد مي كنيم:

 

۱٫ ارتباط چشمي برقرار كنيد.

هرگز قدرت ارتباط چشمي را در هنگام صحبت با همسر خود دست كم نگيريد. در عصر مزاحمت هاي تكنولوژيكي، بسياري از ما زمان زيادي را براي نگاه كردن به گوشي موبايل خود صرف مي كنيم و به اندازه كافي به چشمان عشق خود نگاه نمي كنيم.

 

اگر قرار است مطلبي را بگوييد، ارتباط چشمي تان را با او حفظ كنيد. اين باعث مي شود حرف هاي شما بيشتر در خاطرش بماند و مفهوم مد نظر شما را عميقا متوجه شود.

 

۲٫ همانگونه كه احساس مي كنيد، صحبت كنيد.

آسان ترين راه براي اينكه فردي را مجبور به حالت دفاعي كنيم، اين است كه به شيوه انتقادي صحبت كنيم و آنها را نقد كنيم. بنابراين اگر همسر شما براي شام دير كرده است، بجاي مواخذه او براي اين كار با يك جمله مانند “تو هميشه دير ميكني”،

 

” نه من هميشه هم دير نميكنم اين عادلانه نيست” سعي كنيد اين تاكتيك را به كار ببريد:” زماني كه دير مي كني من واقعا ناراحت مي شوم چون باعث مي شود حس كنم تو بمن توجه نمي كني”.

 

به اين شيوه ديگر شما پرخاشگر نيستيد. در عوض، شما آن چيزي را به او مي گوييد كه واقعا احساس مي كنيد.

 

۳٫ گوش فرا دهيد و همدلي ايجاد كنيد.

قبل از اين كه بخواهيد با عجله جواب بدهيد اجازه بدهيد فرد مقابل حرفهايش را به طور كامل بزند و بگذاريد حرفهايش تمام شوند.

 

اغلب مكالمات ما شامل منتظر ماندن براي تمام شدن حرفهاي فرد مقابل است تا بتوانيم انچه را كه ميخواهيم بگوييم. ما در گوش دادن خيلي هم خوب نيستيم.

 

اما تلاش كنيد كه ياد بگيريد شنونده هاي خوبي باشيد. به مرور خواهيد فهميد كه چقدر به شما كمك مي كند تا درك كنيد و ديگر مثل قبل زود از كوره در نمي رويد. قبل از اين كه سر نقطه نظر شما بحث كنيد، سعي كنيد مسائل را از ديد فرد مقابل ببينيد.

منبع :چگونه يك ارتباط بهم خورده را درست كنيم؟- مشاورانه

مبارزه با هيولاي بي اعتمادي قبل از تخريب رابطه

۱۸۵ بازديد

من يك فرد كاملا اعتماد كننده اي مي باشم. من در شرايط نرمال تمايل دارم تا اعتمادم را نسبت به ساير افراد گسترش بدهم و از آنها انتظار دارم تا مهرباني متقابل داشته باشند.

 

در صورتي كه فرد ديگر اثبات كند كه غيرقابل اعتماد مي باشد، در آن صورت من سطح اعتمادم نسبت به وي را تغيير خواهم داد.

 

در روابطي كه بي اعتمادي را تجربه مي كنم، معمولا به اين نتيجه مي رسم كه اين مورد به دليل يك نقص قابل توجهي در اعتماد صورت نگرفته است (هر چند كه عبارت از مواردي مي باشند كه به صورت آني منجر به جلب توجه ما مي شوند)، ولي چند نمونه كوچك تر مربوط به نااطميناني در طول زمان صورت گرفته است.

 

مبارزه با هيولاي بي اعتمادي قبل از تخريب رابطه

مبارزه با هيولاي بي اعتمادي قبل از تخريب رابطه

۵ مرحله مربوط به شك و سوء ظن – نقش شكاكيت در تخريب روابط

 

شكستن يك عهد، نرسيدن به هدف تا زمان مشخص شده، و يك الگويي از رفتار غيرقابل اطمينان، غيراخلاقي، نامناسب، يا بدون علاقه در طول زمان به يك روند تبديل مي شود.

 

بي اعتمادي در طول يك شب اتفاق نمي افتد، بلكه به صورت تدريجي و طي مراحل مختلف رشد پيدا مي كند، و در صورتي كه بتوانيم مراحلي را كه در آن هستيم را تشخيص بدهيم.

 

اين شانس را خواهيم داشت كه قبل از عميق تر شدن بي اعتمادي آن را از بين ببريم. مراحل نااطميناني عبارتند از:

 

شك و بي اعتمادي

اولين مرحله مربوط به بي اعتمادي عبارت از شك مي باشد. شما شروع به تجربه كردن يك نااطميناني محدودي نسبت به يك شخص قابل اعتماد مي كنيد كه باعث مي شود مقداري از اعتماد شما به وي از بين برود.

 

اين مورد مي تواند يك نوع شك و ايرادگيري در پس زمينه ذهن شما باشد كه نمي توانيد از آن صرف نظر كنيد، يا حتي در صورتيكه تشخيص درستي نداشته باشيد، در برخي مواقع احساس و درك درستي نسبت به موقعيت نخواهيد داشت.

 

سوء ظن در رابطه

در صورتي كه شك از بين نرود، در طول زمان پيشرفت خواهد كرد و به سوء ظن تبديل خواهد شد.

 

ممكن است يك الگوي رفتاري در شما شكل بگيرد كه نشان دهنده عدم اعتماد باشد، ولي شما دليل كافي براي داشتن نتيجه گيري موثقي نخواهيد داشت.

 

بي اعتمادي شك و ترديد در رابطه مشاور كو 

بي اعتمادي شك و ترديد در رابطه مشاور كو

اضطراب و عدم اطمينان

سومين مرحله از عدم اطمينان عبارت از اضطراب مي باشد.

 

اضطراب شامل يك احساس مربوط به ترس و اضطراب مي باشد و در اغلب مواقع به صورت فيزيكي مشخص مي شود.

 

در هنگام تعامل با شخصي كه اعتماد كاملي نسبت به وي نداريد، ممكن است كه ناآرامي، ضربان شديد قلب، عصبانيت، سفتي معده، يا حتي نفرت را تجربه كنيد.

 

ترس

در اين مرحله از رابطه، عدم اطمينان مي تواند تا جايي افزايش پيدا كند كه شما نسبت به نشان دادن آسيب پذيري خودتان ترس داشته باشيد.

 

شما موارد نقص زيادي را در اعتماد تجربه كرده ايد و سطح نااطميناني شما به يك فرد ديگر آنقدر پيشرفت كرده است كه از بهزيستي عاطفي خودتان ترس داريد.

 

حفاظت از خود

در نتيجه ترسي كه تجربه كرده ايد، در يك موقعيت حفاظت از خود قرار مي گيريد. شما در روابط خودتان موانعي ايجاد مي كنيد تا از نزديك شدن ساير افراد به خودتان محافظت كنيد.

 

اين اقدام خود محافظتي منجر به كاهش آسيب پذيري شما مي شود، ولي همچنين منجر به تقويت وضعيت نااطميناني در رابطه مي شود.

 

يادگيري نحوه ايجاد اعتماد مجدد در روابط

اعتماد يك نوع طنابي مي باشد كه منجر به نگه داشتن افراد در يك رابطه ي شود، و زماني كه اين طناب پاره مي شود، عدم ارتباط صورت مي گيرد.

 

زمانيكه نسبت به يك فرد ديگري آسيب پذير نباشيد، موارد متفاوتي را در رابطه خودتان تجربه خواهيد كرد.

 

دكتر جان تانسند [۱] در كتاب خودش به اسم فراتر از مرزها – يادگيري نحوه ايجاد اعتماد مجدد در روابط [۲] چند مورد از اعتمادهاي آسيب ديده را بيان كرده است:

 

دكتر جان تانسند

صرف نظر كردن از رابطه

به جاي بي خيال بودن، كه در روابط اعتمادي يك مورد عادي مي باشد، احتياط بيشتري را در به اشتراك گذاري اطلاعات شخصي خواهيد داشت.

 

به دليل از بين رفتن ايمني، از پذيرفتن ريسك ها در رابطه موجود اجتناب مي كنيد. در اين شرايط، تنهائي يا ساكت شدن يا دروني شدن بيحالي از جمله موارد رايج مي باشد.

 

حركت به سمت انجام وظيفه

به منظور جبران نبود اعتماد در رابطه، ممكن است كه بيش از حد خودتان را مشغول سرگرمي ها، مدرسه، كليسا، يا ساير فعاليت ها بكنيد.

 

به دليل اينكه “انجام دادن كار” راحت تر از “ارتباط برقرار كردن” مي باشد، شما در ساير بخش هاي فعال مي مانيد. همچنين شما بخش هاي شخصي رابطه خودتان با ساير افراد را از بين مي بريد.

منبع :مبارزه با هيولاي بي اعتمادي قبل از تخريب رابطه- مشاوركو

اعتماد سازي در خانواده

۱۹۸ بازديد

خانواده نهادي است تربيتي كه در اين نهاد فرزندان شخصيت گرفته و نحوه برخورد با اجتماع را فرا ميگيرند. بايد به اين نكته توجه كنيد كه خانواده ها و نحوه شكل گيري آنها در طول تاريخ بشريت يكسان نبوده و در اين مدت دچار تحولاتي شده است اما همه اين تحولات هيچگاه تغييري در اصل خانواده ايجاد نكرده و همواره بر نكته همدلي و گذشت و

 

همچنين اعتماد در خانواده تاكيد شده است. در خانواده ها ارزش ها شكل گرفته و پرورانده مي شوند تا با تربيت يك فرزند خوب جامعه به شكل خوبي پيشرفت كرده و ضمن كسب موفقيت در اجتماع، ضامن سلامت رواني جامعه باشد بنابراين خانواده ها مي بايستي در خودشان مشكلي نداشته باشند تا بتوانند به دور از ناهنجاريها و مشكلات فرزنداني خوب را تحويل جامعه بدهند.

 

نكاتي در باب اعتماد سازي

يكي از نكاتي كه بايد در خانواده رعايت شود بحث اعتماد سازي است. اعتماد بين تك تك افراد خانواده بايستي نهادينه شود زيرا اگر اين اعتماد نباشد همدلي نبوده و اگر همدلي نباشد اعضاي خانواده كه مانند حلقه زنجير به هم متصل هستند از هم جدا شده و ديگر نمي توان به آنان يك خانواده گفت اين اتفاق باعث مي شود ابتدايي ترين نهاد تربيتي كار خود را به درستي انجام نداده و فرزنداني خوب را تحويل جامعه ندهد بنابراين جامعه از هم گسيخته شده و ناهنجاري در آن افزايش مي يابد. اما چگونه مي توان بحث اعتماد سازي را در خانواده پياده كرد؟!

 

صداقت را مي توان پايه اين اعتماد سازي دانست

اگر صداقت در خانواده حكم فرما باشد هيچگاه بي اعتمادي و شك در خانواده جايي ندارد بنا براين بايد در تمامي مسائل صادق باشيم. در گام بعدي احترام به ارزش ها و تبادل نظرات در محيطي آرام مي باشد همه اعضاي خانواده بايد به يك چشم ديده شوند البته جايگاه والدين جايگاهي خاص است كه نمي توان آن را ناديده گرفت. اهداف در خانواده بايد مشخص باشد و بايد هركس شخصيت و جايگاه خود در خانواده را دانسته و براي حفظ آن تلاش كند بنابراين اعتماد سازي در خانواده به معناي داشتن خانواده اي خوب و سپس جامعه اي به دور از تنش مي باشد.

 

شماره هاي تماس 01

 

چگونه دوباره اعتماد سازي رو بسازم؟

پاسخ

بسياري از كارشناسان براين باورند كه اعتماد يكي از مهمترين عوامل در ايجاد محيط كاري يكپارچه، هم افزا و اثربخش به شمار مي آيد.

 

سازمانهايي كه ميان كاركنان آنان اعتماد وجود دارد معمولا سازمانهايي موفق هستند در غير اين صورت غالبا موفق نخواهند بود.

 

لذا مديريت اكثر مواقع اين سوال را مطرح مي كنند «چطور مي توان در محيط كار اعتماد به وجود آورد و چگونه مي شود از بي اعتمادي جلوگيري كرد».

 

اعتمادسازي هميشه از رده عالي سازمان شروع مي شود. صداقت و اعتمادسازي دروني به شرطي به وجود مي آيد كه مديران عالي سازمان سرمشق و الگو ديگران باشند و با ايجاد مصاديق، آن الگوها را در واحدها و ادارات عملي سازند.

 

پنج روش براي اعتمادسازي در گروهها و همچنين پنج رويه فوري براي بي اعتمادي به رهبران سازمان پيشنهاد مي شود. اما ابتدا مي پردازيم به اينكه چطور اعتمادسازي كنيم.

 

۱ – صداقت را پايه گذاري و حفظ كنيد: صداقت سنگ زيربناي اعتماد در سازمان است. صداقت بايد از رده عالي سازمان شروع شده و تا رده هاي پايين سازمان ادامه يابد. اين يعني اينكه در بين ساير موارد، هميشه بايد حقيقت را بگوييد و به قولتان پايبند باشيد. مهم نيست اين كار چقدر دشوار است. بلكه اگر افراد صداقت داشته باشند اعتقاد به سازمان به وجود مي آيد.

۲ – ديدگاه و ارزشها را تبادل كنيد: ارتباط مهم است چون شاهرگ كسب اطلاعات و دسترسي به حقايق است. تبادل ديدگاه سازماني مديريت را قادر مي سازد تا بگويد به كجا مي رويم و با ربط دادن به ارزشها، بتوان روشهاي رسيدن به آن پايه گذاري كرد.

۳ – همه كاركنان را به يك چشم ببينيد: وقتي كليه كاركنان اعم از كاركنان جديدالاستخدام، موقت، پاره وقت و يا كاركناني كه داراي حقوق پاييني هستند احساس كنند به عنوان عضوي از گروههاي كاري براي سازمان اهميت دارند آنگاه اعتماد به وجود مي آيد. اعتمادسازي با گوشه گيري مديريت و دوري از كاركنان به دست نمي آيد، بلكه ازطريق تماس و ملاقات مديريت با كاركنان شكل مي گيرد. به دنبال آن مديريت بايد از نظرات و ديدگاههاي كاركنان آگاهي يابد (براي آنها اهميت و اعتبار قائل شود). مدير بايد نام كاركنان و اعضاي خانواده آنها را بداند و با همه كاركنان رفتاري محترمانه داشته باشد.

۴ – به جاي اهداف فردي، بر اهداف مشترك متمركز باشد: وقتي كاركنان احساس كنند از طريق فعاليت گروهي و با همكاري يكديگر به جاي مجموعه اي از اهداف فردي به ديدگاه مشترك مي رسند اعتماد به وجود مي آيد. اين امر لازمه كارگروهي است. گروه وقتي مي تواند به كار ادامه دهد كه اعضايش به يكديگر اعتماد داشته باشند.

۵ – اگر كاري درست است آن را انجام بدهيد و به خطرات فردي توجه نكنيد: همه ما به نوعي ازطريق حس ششم مي‌دانيم در هر شرايطي تقريبا چه چيزي درست است. اگر از اين حس پيروي كنيم و هر نوع پيامدهاي فردي را ناديده بگيريم هميشه مورداحترام اطرافيان قرار مي گيريم. از اين احترام مي توان اعتماد به دست آورد.

موارد پيش گفته جنبه مثبت اعتمادسازي بود. اما راجع به جنبه منفي بي اعتمادي چه مي توان گفت؟ لذا در ذيل پنج روش سريع در ايجاد بي اعتمادي در همكاران شرح داده مي شود:

۱ – حرف و عمل شما يكي نباشد: هيچ چيزي مانند دمدمي مزاجي و تناقض ميان حرف و عمل افراد را سردرگم نمي كند. اگر سردرگمي ناشي از تناقض مستمر باشد يقين بدانيد اعتماد قرباني مي شود.

۲ – به دنبال منافع فردي باشيد نه منافع مشترك: دريك محيط كارگروهي اگر فردي فقط به دنبال منافع فردي باشد بيدرنگ احترام و اعتمادش نزد ديگران از بين مي رود.

۳ – خودداري از تبادل اطلاعات (حبس اطلاعات): وقتي مجاري ارتباط مسدود باشد، بروز شايعات در رده هاي بالا و پايين سازمان شروع مي شود. لذا اطلاعات غلط جاي اطلاعات درست را مي گيرد. انكار و تكذيب مطالب رواج مي يابد. اطلاعات درست با تأخير زياد و گاهي هرگز دراختيار كاركنان قرار نمي گيرد. لذا اعتماد ازبين مي رود.

۴ – دروغ يا نصف حقيقت را بگوييد: عدم صداقت سريعترين راه نابودي كل اعتماد است. افراد ممكن است دروغي را يك بار يا حتي دوبار باور كنند اما اين ضرب المثل قديمي مي گويد: «بالاخره دروغگو دستش رو مي شود».

۵ – ذهن بسته داشته باشيد: نسبت به عقايد و نظرات ديگران بي اعتنا باشيد و فضايي به وجود آوريد كه اين گونه باشد «من مي خواهم همه كارها طبق نظرم انجام شود يا همين كه هست». قطعا چنين فضايي موجب قطع ارتباطات و درنهايت بي اعتمادي مي شود.

 

نتيجه گيري

وقتي نگاهي به سازمانهاي كاملا موفق در گذشته و حال مي اندازيم مي بينيم رهبران آن سازمانها به اصول پنجگانه اعتمادسازي توجه داشته و به آن عمل كرده اند.

نگاهي به سرداران مشهور نظامي در طول تاريخ و همچنين رهبران سياسي واقعا محبوب و رهبران بزرگ و شايسته در حوزه صنعت مي بينيم همه اين رهبران بزرگ ميان رؤسا، همكاران و مرئوسان خود اعتماد به وجود آورده اند و با اعتمادسازي براي خود، هم پيمانان و شركتهايشان موفقيت و افتخار كسب كرده اند.

در اين مورد ميتونيد با اين شماره مشاوره تلفني/تخصصي داشته باشيد

۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲

 

با يه پسر دوست بودم و خانواده ام متوجه شدند و اعتمادشان كامل از بين رفت

من با يه پسر دوست بودم و خانواده ام متوجه شدند و اعتمادشان كامل از بين رفت من چگونه بايد دوباره اعتماد انها را جلب كنم.

 

پاسخ

 

مسئله ارتباط والدين و فرزندان جزو آن دسته از نكاتي است كه هميشه به صورت تك بعدي بررسي شده بدين معني كه روحيات و مشكلات و ويژگي‌هاي فرزندان را شخم زده‌ايم و از اين طريق راهكارهايي را به والدين براي برقراري ارتباط صحيح‌تر نشان داده‌ايم.

اما براساس رويه جديد، اين بار مي خواهيم والدين را در خال هدف قرار داده و با تفكيك و توضيح روحيات و شرايط آنها راهي به شما نشان دهيم كه بهترين و نزديك ترين باشد.

 

در ابتدا بايد چند اصل و نكته را جدا از اين كه والدين ما در چه گروه و دسته و متعلق به چه شرايط روحي و فكري هستند بپذيريم:

 

عمده‌ ترين علت عدم رضايت ما از والدين و احساس فاصله زياد بين خودمان و آنها، مقايسه‌اي است كه به صورت ناخودآگاه و بعضاً آگاهانه انجام مي‌دهيم و در اين قياس، والدين خود را با الگوي ايده آلي كه غالباً حاصل تركيب رفتارهاي مورد پسند ما است مقايسه مي‌كنيم. يادمان باشد هيچ انساني، چه در موقعيت فرزندي و چه والدي، كامل نيست بلكه تركيبي است از رفتارهاي مثبت و منفي و هنر آن است كه انسان‌ها را آنگونه كه هستند بپذيريم و دوست داشته باشيم.

 

يادمان باشد كه پدران و مادران ما فرزندان ديروز بوده‌اند و ما نيز پدران و مادران فرزنداني خواهيم بود و اين چرخه تا هميشه ادامه دارد.

 

حل معقول مسائل زماني حاصل مي‌شود كه احساس رضايت دو طرفه را به دنبال داشته باشد. يعني هم ما و هم والدينمان به آرامش و تعادل نسبي برسيم.

 

رفتار والدين ما تابعي از طبيعت اطراف ماست و اثرگذارترين و مفيد‌ترين تغييرات در هر پديده طبيعت (منجمله رفتار والدين) زماني حاصل مي‌شود كه تغيير از نگاه ما و از رفتار ما آغاز شود.

 

به عبارتي با تغيير در رفتار خودمان، آنها را به بازخورد مطلوب واداريم.

 

و آخرين و مهم‌ترين نكته آن كه هر كس به اندازه زحمت و محبتي كه برايمان مي‌كشد شايسته و سزاوار قدرداني، ستايش و احترام است و لذا پدر و مادر ستودني‌ترين عناصر زندگي ما هستند كه احترام در مقابل آنها فضايي نامحدود دارد.

 

و اما تفاوت‌هاي رفتاري والدين: والدين همه چيز‌دان، والدين منظم، والدين سلطه‌گر، والدين پرخاشگر، والدين ساكت و كم حرف.

 

والدين همه چيز دان

اين‌گونه شخصيت‌ها در همه زمينه‌ها متخصص هستند، در هر موضوعي ابراز عقيده كرده و حتي در صورت اشتباه، آن را قبول ندارند.

 

در رويارويي با اين گونه والدين بهتر است كه شما براي پرسيدن و گرفتن نظر پيش قدم شويد و اجازه دهيد كه اين نياز در مورد موضوع دلخواه و انتخابي شما ارضا شود.

 

چنانچه با نظر اشتباهي روبه رو شديد، بهتر آن است كه آن لحظه سكوت كرده و از تذكر دادن فوري اجتناب كنيد. كمي بعدتر پيش آمده، از او بخواهيد بيشتر فكر كند و مسئله را اينگونه مطرح كنيد:

 

نظرات شما هميشه براي من كمك بزرگي است. راستي اگر مسئله اينطوري نبود – همان راهنمايي اشتباهي كه خود والد انجام داده – و اين گونه بود – نظري كه صحيح‌تر و بهتر است – چه كار كنم؟

 

چنانچه بعد از اين صحبت ديگر هيچ نگوييد و مجال تفكر را به آنها دهيد، اين عمل سبب مي‌شود كه بعضاً به اشتباه خود پي‌برده و نظر درست شما را مجدداً به عنوان نظر و راهنمايي خود مطرح كنند. مهم اين است كه آنچه مي خواسته‌ايد انجام شده و به آن رسيده‌ايد.

 

والدين منظم

اين اشخاص به طرز آشكاري دقيق و حسابگرند. منطقي حرف زدن را دوست دارند. واقعيات را به طور ملموسي درك كرده و از خيال بافي و بي‌خيالي به دورند.

 

محيط اطرافشان تميز و منظم است و شما در حيطه نظارتي آنها چاره‌اي جز تبعيت از نظم نداريد.

 

در مقابل اين‌گونه والدين و براي فرار از جبر نظم افراطي سعي كنيد كه ظاهر رفتاري و محيطي خود را نزديك به سليقه آنها نشان دهيد. با آنها منطقي صحبت كنيد و به گونه‌اي رفتار نكنيد كه احساس كنند نسبت به مسائل اطراف خود بي‌خيال هستيد.

 

حتي اگر واقعاً چنين است، اتاق و محيط اطراف شخصي خودتان را در حد معقول و نه افراطي از نظم نگاه داريد.

 

اين در واقع مثل يك بازي پازل، هنر قرار دادن تكه‌ها در جاي درستي است كه به نتيجه درست منتهي مي‌شود و شما اين هوش و قابليت را داريد، فقط كافي است بخواهيد كه اين كار انجام شود.

 

در مورد بخش افراطي رفتار آنها در زمان هاي مناسب و بدور از هر گونه تنش و بي حرمتي و با اعمال فضاي منطقي به گفتگو و صحبت بنشينيد.

 

يادتان باشد لجبازي تنها نكته اي است كه هرگز شما را به مقصد نمي‌رساند. در شماره‌هاي بعد سعي مي‌كنيم بيشتر با روحيات كساني آشنا شويم كه بي‌شك دوستمان دارند و دوستشان داريم.

 

والدين سلطه‌گر

اين اشخاص تفكران خود را با زور و اجبار به ديگران القا كرده و با آ نها و درگير بحث و جدل مي‌شوند. در مقابل اين والدين بايد با آرامش و اعتماد به نفس صحبت كنيم و بدانيم كه نفس حرف زدن مهم نيست.

 

بلكه مهم آنست كه بتوانيم منظور خودمان را به درستي بفهمانيم. استفاده از واژگان درست و اعتماد به نفس برگه برنده ما در برخورد با ايندسته از والدين است.

 

بهتر است كه در شروع صحبت آنها را با نام پدر، مادر؛ مخاطب قرار دهيم و سپس در كمال آرامش موضوع و خواسته خود را مطرح كنيم.

 

در صورت عصبانيت و بحث سكوت كرده و مجدداً در شرايطي مناسب‌تر موضوع را مطرح كنيم و خود را هرگز به صورت يك آدم بي‌خيال و بي‌توجه نشان ندهيم.

 

والدين پرخاشگر

اين دسته از آدم‌ها پيروز شدن در نزاع‌ها را دوست دارند و ديگران با تندي وادار به قبول خواسته‌هاي خود مي‌كنند. والديني كه با كوچكترين حرفي به شدت عصباني شده، فرياد مي‌زنند ولي اين حالت در آنها خيلي زود فروكش مي‌كند، در واقع با داد زدن نوعي انرژي منفي را از درون خود تخليه مي‌كنند و از اينرو سكوت و آرامش شما و تواضع‌تان در برابر اين حالات، مدت زمان اين تخليه را كوتاه كرده و باعث مي‌شود كه فضا زودتر به حالت عادي باز گردد.

 

در صورتيكه ايستادگي و بحث كردن شما باعث مي‌شود كه دايره عصبانيت از حال به گذشته كشيده شده و مسئله دلخواه شما بي‌نتيجه بماند.

 

فقط سكوت كنيد بعد از آرام شدن شرايط، مودبانه از اينكه آنها را عصباني كرده‌ايد عذرخواهي كنيد، حتي اگر مقصر نبوده‌ايد، و در مورد موضوع مورد نظرتان مجدداً صبحت كنيد.

 

شايد راهكارهاي زير به برقراري سريعتر آرامش در فضاي گفتگوي شما كمك كند:

 

در مواجهه با بي‌منطقي رفتار والدين صحيت به مراتب كار گشاتر از خصومت است.

در هنگام دعوا از واژگان بد استفاده نكرده و تن صداي خود را بالا نبريد.

در مقابل اينگونه والدين و در اين شرايط محكم نشسته، پا روي پا نياندازيد و با چيزي بازي نكنيد.

هرگز با والدين خود قهمر به معناي ترك كلام نكنيد، حتي اگر آنها با شما صحبت نكردند.

با محكم بستن در، ترك محل و …. نشان مي‌دهيد كه قصد اصلاح رفتار والدين را داريد كه اين امكانپذير نبوده و به ضرر شما است.

منبع :اعتماد سازي در خانواده- مركز مشاوره

اعتماد به نفس

۱۸۹ بازديد

اعتماد به نفس:قبل از اينكه راهبردهاي داشتن عزت نفس را بررسي كنيم.
اجازه دهيد ببينيم عزت نفس در واقع چيست.
چرا؟ به سادگي، هنگام شروع ساختن عزت نفس خود، بايد بدانيد كه در واقع چه هدفي در اين كار نهفته است.

چگونه اعتماد به نفس داشته باشيم
ممكن است بگوييد اين يك سايت روابط است، پس چرا ما بر اعتماد به نفس، احترام و اعتماد به خود تمركز مي كنيم؟
خب، در صورتيكه شما خود را دوست داشته باشيد و نگران خشنود كردن همه براي طرد نشدن از سوي آنها نباشيد.
شما با احتمال بيشتري روابط سالم ايجاد خواهيد كرد.
احتمال بسيار زيادي وجود دارد كه در پي يافتن يك همسر شايسته باشيد.
كه در آن زوجين به جاي وابستگي يك طرفه، هر دو طرف بيش تر از پيش به هم وابسته اند.
شما از دادن اختيار تشكيل و حفظ دوستي ها و سرگرمي ها و در عين حال مكمل رابطه به يكديگر خشنود هستيد.
پس مي توانيد ببينيدكه دانستن نحوه ايجاد عزت نفس اهميت زيادي دارد.
(براي خود و البته همچنين در فرزندان شما)داشتن عزت نفس بالا به همان معناي فكر كردن به خود نيست.



عزت نفس چيست؟
قبل از آنكه شما براي بهبود عزت نفس خود اقدام كنيد بايد از يكسري چيزها آگاه شويد.

احترام به خود (مناعت طبع) بر پايه دو مؤلفه قرار دارد:

براي مثال شما ممكن است حس كمال يا غرور كرده يا اينكه بالعكس به علت خود بيزاري، احساس شرمندگي يا خجالت كنيد.



عوامل كاهش عزت نفس 
۱٫بيولوژيكي:
ژن ها، بيماري، ناتواني و سبك زندگي شما.

۲٫روانشناختي:
تجارب كودكي و بزرگسالي شما، هرگونه تروما يا احساس شرمندگي (به اندازه كافي تروماتيك براي شما)،
سبك زندگي شما، اثرات ناشي از جراحت، تروما يا ناتواني، خود ارزيابي شما.

۳٫معنوي:
تكريم، شرمساري، اعتقادات (قيد و بندها)، سبك زندگي

۴٫جوانب اجتماعي:
ارتباطات اجتماعي شما و بازخورد دريافتي شما از افراد پيرامون خود، شايستگي اجتماعي و سبك زندگي شما.
اين عوامل نمي تواند سواي از شكل گيري عزت نفس واقعي شما باشد.

اثر متقابلي بين اين چهار عامل وجود دارد كه نشان دهنده ميزان احترام به خود (عزت نفس) در شما مي باشد.

پس، هيچ فرمول ساده اي براي آن وجود ندارد.

ويژگي عزت نفس
اكثر روانشناسان فكر مي كنند كه عزت نفس شما ويژگي ثابتي است با فراز و فرودهاي دوره اي.
اما، خبرهاي واقعاً خوب اين است كه اكنون عزت نفس شما در هر وضعيتي قرار داشته باشد.
حتي اگر نسبت به خود حس خوبي نداريد، بدون شك مي توانيد آن را تغيير دهيد.

ما روان شناس ها معتقديم كه با بهتر كنار آمدن با فشارها مي توانيد آن ها را تغيير دهيد.
همانطور كه صدها نفر توانسته اند با برخورداري از مشاوره، زندگي هاي خود را به طور اساسي تغيير دهند.
توصيه هاي مربوط به ايجاد عزت نفس و متوقف كردن خود بيزاري در ادامه در اين مقاله ذكر مي شود.
پاسخ سوال “عزت نفس چيست؟” را مي دانيد. بسيار خوب، اجازه بدهيد به صفحه بعد برويم: اهميت اعتماد به نفس.

شماره هاي تماس 01
فوايد عزت نفس بالا چيست؟
عزت نفس سالم مي تواند اثرات مواج واقعاً مثبتي داشته باشد. دركنار افراد شاد، پرانرژي و مثبت بودن تعالي بخش است.
فهرستي از چيزهايي كه شما ممكن است در مورد فرد داراي عزت نفس بالا توجه كنيد وجود دارد.
با برانداز كردن تمام ليست متوجه خواهيد شد كه افراد داراي عزت نفس” ظرفيت ذخيره هيجاني” بالاتري دارند.
آنها مي توانند ذخاير خود براي بهره مند شدن ديگران را به اشتراك بگذارند (اما به هر حال به نكات احتياطي نيز توجه مي كنند).

پانزده نشانه عزت نفس سالم
وقتي كه شما عزت نفس خود را مي سازيد شما كم كم به هر يك از علائم ذيل توجه خواهيد كرد:
۱٫ بيشتر محتمل ساختن روابط سالم و عشق ورزيدن سخاوتمندانه به ديگران هستيد زيرا شما مي توانيد خود را دوست بداريد.
۲٫ با بازخوردهاي منفي و انتقادگري آشفته نمي شويد.
۳٫ هدف گزيني بالايي داريد، به اهداف خود مي رسيد و به خوبي با عقب گردهاي زندگي كنار مي آيد.
۴٫ به راحتي از خود دفاع مي كنيد اما همچنين هنگام اثبات اشتباه خود، حاضر به تجديد عقايد خود هستيد.
۵٫ از مصاحبت خود به احتمال بيشتري لذت بخش است.
۶٫ داراي اعتماد به نفس بالايي هستيد.
۷٫ هنگام خروج از دايره راحتي خود دچار وحشت زدگي نمي شويد و در عوض با گسترش دادن توان خود پيشرفت را بهتر حس خواهيد كرد.
۸٫ بيشتر مستعد هستيد كه دوستان را جذب خود كنيد از آنجاييكه مردم ذاتاً جذب اشخاص مثبت نگر مي شوند.

مديريت عقب گردهاي زندگي
۹٫ به احتمال كمتر دچار افسردگي مي شويد زيرا بهتر قادر به مديريت عقب گردهاي زندگي خود هستيد.
۱۰٫ به احتمال كمتري دچار اضطراب مي شويد اما اگر احساس اضطراب كرديد شما ياد گرفته ايد به خوبي آن را مديريت كنيد.
۱۱٫ از تعديل درست ميزان كنترل و اراده خود لذت مي بريد.
۱۲٫ فرصت هاي زيادي براي عشق ورزي؛ دوستي و بلند خنديدن را خلق و پيشنهاد مي كنيد.
۱۳٫كاملاً داراي درجه انعطاف بيشتري هستيد.
۱۴٫ شما انتظار نداريد يا منتظر اشخاص ديگر نمي مانيد تا حال شما را خوب كنند.
۱۵٫ شديداً كار و سرگرمي داريد، تا مي توانيد خود را وادار به خلق بهترين رويدادها مي كنيد.

نشانه هاي عزت نفس مثبت
اين نشانه هاي عزت نفس مثبت فقط نشان دهنده نقش مهم آن در سلامتي و بهزيستي افراد خانواده و جامعه است!
از طرف ديگر اگر داراي اعتماد به نفس پايين هستيد همه اينها اهداف باارزشي محسوب نمي شوند.
براي اينكه شما بيش از آنها شايستگي داريد. به ياد داشته باشيد –شما همانند يك ستاره بي نظير هستيد.
هيچ كسي شبيه شما نيست.

(به خود يادآوري كنيد- افراد جامعه ستيز نيز تمايل به داشتن اعتماد به نفس بالا هستيد، لذا اين همه آن خبر خوب نيست!).
يك نكته ي احتياط قبل از اينكه نحوه ايجاد عزت نفس را ياد بگيريد
حس بسيار بالاي عزت نفس موجب مغرور شدن افراد مي شود.
اين نيز خود منجر به ضعف در تصميم گيري و خطرجويي فزاينده مي شود.
افراد خودشيفته نيز داراي ميزان بسيار زيادي از آن مي باشند.
هچنين اگر شما خود را تا حدود زيادي مثبت ارزيابي كنيد شما به احتمال كمتري نسبت به ديگران صبوري و همدلي خواهيد داشت.
اين قطعاًشامل اهداف مورد نظر ما نيست.

منبع :اعتماد به نفس- مركز مشاوره

ماهيچه هاي رابطه زناشويي را تقويت كنيد – پذيرفته شدن بيشتر توسط همسر

۲۰۲ بازديد

روشهاي پذيرفته شدن بيشتر توسط همسر و ايجاد يك رابطه قوي تر
هر رابطه اي جر و بحث هاي مختص به خودش را دارد.

بنابراين سوالي كه مطرح مي شود عبارت از اين است كه آيا يك استراتژي واقعي براي خاتمه دادن مناسب به اختلافات ما بين شما و همسر شما وجود دارد؟

پاسخ يكي از مشاور به اين سوال “بله” بوده است.

يكي از موارد فريب دهنده اي كه در هر رابطه اي وجود دارد، عبارت از اين فرض مي باشد كه فرد ديگر شخصي است كه به تغيير نياز دارد.

هر چند كه تهييج مي شويد به دليل مشكلات موجود در رابطه، همسرتان را مورد سرزنش قرار بدهيد، ولي آندرا ميلر، رئيس و موسس سايت yourtango و نويسنده كتاب پذيرش راديكالي: رمز مربوط به زندگي عاشقانه شاد و بادوام[۲] معتقد است:

كه يكي از بهترين روش ها براي غلبه بر روي جر و بحث ها، متوقف كردن تلاشتان براي تغيير همسرتان مي باشد.

آندرا ميلر – Radical Acceptance: The Secret to Happy, Lasting Love
ماهيچه هاي رابطه زناشويي را تقويت كنيد - پذيرفته شدن بيشتر توسط همسر
ماهيچه هاي رابطه زناشويي را تقويت كنيد – پذيرفته شدن بيشتر توسط همسر
ميلر در مورد داشتن يك زندگي عاشقانه شاد و بادوام معتقداست:
پذيرش راديكالي افرادي كه رابطه نزديكي با آنها داريد منجر به كاهش تنش هاي موجود مي شود و شما را به همسرتان نزديك تر مي كند.
شما با رها كردن خودتان از مسوليت مربوط به ايجاد تغيير در همسرتان، به خودتان اجازه خواهيد داد تا شخص مورد علاقه خودتان را به صورت كامل و با تمام اشتباهات و ساير ويژگي هايي كه دارد بپذيريد.
اين مورد منجر به معرفي پويايي هاي جديدي در رابطه مي شود كه در نتيجه آن زوجين به احساس دوست داشته شدن و احترام گذاشته شدن متقابل دست پيدا مي كنند.
شما با رها كردن خودتان از مسوليت مربوط به ايجاد تغيير در همسرتان، به خودتان اجازه خواهيد داد تا شخص مورد علاقه خودتان را به صورت كامل و با تمام اشتباهات و ساير ويژگي هايي كه دارد بپذيريد.
اين مورد منجر به معرفي پويايي هاي جديدي در رابطه مي شود كه در نتيجه آن زوجين به احساس دوست داشته شدن و احترام گذاشته شدن متقابل دست پيدا مي كنند.
در ادامه يك سري توصيه هايي براي ايجاد يك رابطه شاد معرفي شده است.

همدلي كردن را جايگزين قضاوت كردن بكنيد
هر شخصي دوست دارد يك رابطه اي داشته باشد كه در نتيجه آن به يك احساس امنيت كامل دست پيدا كند و در عين حال مورد قضاوت واقع نشود.

زماني كه زوجين به صورت مكرر با يكديگر اختلاف پيدا مي كنيد و به دليل تصميمات و اقدامات ضعيف همديگر را مورد قضاوت قرار مي دهند.

اين مورد به جاي ايجاد صميميت، فقط منجر به بيشتر شدن اختلاف ما بين آنها و آسيب پذير شدن بيشتر زوجين خواهد شد.

به جاي انتقاد كردن از همسرتان به دليل نحوه پر كردن ماشين ظرفشويي، يك زماني را صرف از بين بردن تفكرات مربوط به قضاوت بكنيد و احساس قدرداني در مورد كار كردن همسرتان در خانه را جايگزين آن بكنيد.

در صورتي كه يك بار ديگر نسبت به دير آمدن همسرتان از سر كار به خانه عصبي شديد، سعي كنيد كه تفكرات خودتان را تغيير بدهيد و به دليل روز طولاني كه در محيط كار داشته است، با وي همدلي كنيد. ميلر معتقد است كه “اين مورد عامل اصلي در پذيرش راديكالي مي باشد.

اين يك تمرين قدرتمند، زيبا، حدي و قابل تغيير مي باشد – بر روي تمرين كردن متمركز شويد!

همدلي كردن را جايگزين قضاوت كردن بكنيد- مشاور كو
همدلي كردن را جايگزين قضاوت كردن بكنيد
در رابطه زناشويي قضاوت نكنيد
عامل اصلي عبارت از ملزم كردن خودتان براي دستيابي به اين هدف و آگاهي يافتن نسبت به زمان هايي مي باشد كه مورد قضاوت قرار داده مي شويد و همچنين فرمان دادن به خودتان بر مبناي اين تمرين مي باشد.

من از اين روش در مورد همسرم و ساير افراد مهمي كه در زندگي ام وجود دارند، استفاده كردم – به خصوص كساني كه منجر به عصبانيت من مي شدند.

من مي دانم در زماني كه يك شخص ديگري را مورد قضاوت قرار مي دهم، حالت منفي آن به سمت خودم برخواهد گشت”.


ماكسيم فسنكو[۳] / شاتراستاك[۴]
گسترش دادن همدلي
بهترين روش براي متوقف كردن جريان موجود در اختلافات، عبارت از قرار دادن خودتان به جاي همسرتان مي باشد.

در طول يك جر و بحث، دوست داريد كه به چه نحوي با شما برخورد شود.

اين مورد در اغلب مواقع كمك مي كند تا يك سري از تكنيك هاي مديريتي به كار گرفته شود كه به عنوان صداقت راديكالي ناميده مي شود.

منبع :ماهيچه هاي رابطه زناشويي را تقويت كنيد – پذيرفته شدن بيشتر توسط همسر- مشاوركو