شنبه ۲۰ اردیبهشت ۰۴

۵ افسانه در مورد اختلال شخصيت اجتنابي

۹۳ بازديد

۵ افسانه در مورد اختلال شخصيت اجتنابي
افسانه هاي زيادي در مورد اختلال شخصيت اجتنابي و افراد مبتلا به آن وجود دارد. يادگيري حقايق مي تواند به اين افراد در يافتن درمان مناسب كمك كند.
بسياري از تصورات نادرست در مورد افراد مبتلا به اختلال شخصيت اجتنابي (AVPD) وجود دارد. در حالي كه افراد مبتلا به اختلال شخصيت اجتنابي ممكن است خجالتي يا ضداجتماعي ديده شوند، اما در واقع داراي يك اختلال رواني هستند كه مانع از توانايي آن ها از معاشرت با ديگران مي شود.
پس از تشخيص، مبتلايان به اختلال شخصيت اجتنابي مي توانند با موفقيت درمان شود. درك اختلال شخصيت اجتنابي براي يافتن كمك مناسب يا كمك به مبتلايان به اين بيماري براي دريافت درمان مورد نياز كليدي مي باشد.
۵ افسانه در مورد اختلال شخصيت اجتنابيافسانه اول: افراد مبتلا به اختلال شخصيت اجتنابي خجالتي هستند.واقعيت: افراد مبتلا به اختلال شخحصيت اجتنابي يك وضعيت رواني دارند كه فراتر از احساس خجالتي بودن است.
بسياري از افراد خجالتي، عصبي بوده و صحبت كردن با افراد جديد باعث ترس خفيف يا خجالت آن ها در يك موقعيت اجتماعي مي شود. افراد خجالتي با اين احساسات به شيوه اي سالم برخورد مي كنند و همچنان زندگي اجتماعي رضايت بخشي دارند.
با اين حال، اختلال شخصيت اجتنابي باعث مي شود اين احساسات طاقت‌فرسا شده و از رفتن افراد به مكان‌هايي كه امكان تعامل اجتماعي وجود دارد، جلوگيري كرده و تأثير منفي شديدي بر زندگي روزمره و شخصي آن ها مي گذارد.
افسانه دوم: اختلال شخصيت اجتنابي همان درونگرايي است.واقعيت: اختلال شخصيت اجتنابي و درونگرايي كاملاً متفاوت هستند.
برعكس اين كه بسياري از افراد درون گرايي را مانند اختلال شخصيت اجتنابي مي دانند. درونگرايي به هيچ وجه يك اختلال رواني نيست، بلكه يك ويژگي شخصيتي طبيعي و سالم مي باشد. بسياري از افراد درونگرا در واقع از معاشرت لذت مي برند، دوستان زيادي دارند و دوست دارند با افراد جديد ملاقات كنند.
آن ها صرفاً به مقدار مشخصي زمان يا خلوت نياز دارند تا احساس آرامش، استراحت يا شارژ داشته باشند. اين افراد ممكن است در هر نقطه اي از طيف برون گرايي-درون گرايي قرار بگيرند و برخي از آن ها كم و بيش احساس درون گرايي دارند.
از سوي ديگر، افراد مبتلا به اختلال شخصيت اجتنابي ممكن است شركت در موقعيت هاي اجتماعي را تقريبا غيرممكن بدانند. اين اجتناب ناشي از تمايل به گذراندن زمان به صورت تنهايي نيست، بلكه به دليل نگراني بيش از حد در مورد انتقاد يا احساس خجالت است.

 

 

5 افسانه در مورد اختلال شخصيت اجتنابيافسانه سوم: افراد مبتلا به اختلال شخصيت اجتنابي ديگران را دوست ندارند.واقعيت: افراد مبتلا به اختلال شخصيت اجتنابي اغلب تمايل به صميميت و روابط نزديك دارند.
اجتناب افراد مبتلا به اختلال شخصيت اجتنابي از موقعيت هاي اجتماعي به اين دليل نيست كه از افراد ديگر خوششان نمي آيد. بسياري از افراد مبتلا به اين اختلال شخصيت اجتنابي تمايل شديدي به دوستي يا ارتباط صميمانه با ديگران دارند.
با اين حال، آن ها اغلب از ايجاد اين پيوندهاي نزديك به دليل ترس شديدشان از مورد منفور شدن، تمسخر يا قضاوت خشن باز مي مانند. اغلب اوقات آن ها نقص‌هاي درك شده خود را دليلي براي ناتواني در برقراري روابط سالم مي‌دانند و تنها زماني وارد تعاملات اجتماعي مي‌شوند كه مطمئن باشند پذيرفته مي‌شوند و مورد انتقاد قرار نمي‌گيرند

منبع:كانون مشاوران ايران-۵ افسانه در مورد اختلال شخصيت اجتنابي

تكنيك هاي باورنكردني تشخيص اختلال شخصيت

۹۹ بازديد

تشخيص اختلال شخصيت با چه روش هايي صورت مي گيرد؟ در هر كشور بخشي از جمعيت كشور را افرادي تشكيل مي دهند كه داراي اختلال شخصيت هستند اختلال شخصيت از همان دوران كودكي به وجود مي آيد و با شخصيت فرد تركيب مي شود و تا حدودي غيرقابل تحمل مي باشد و با اختلالات رواني مانند افسردگي، اسكيزوفرني و فوبي ها متفاوت مي باشد.
اختلال شخصيت تاريخ شروع خاصي ندارد و ممكن است بدون علت خاصي باشد و نمي توان براي آن درمان كاملا قطعي در نظر گرفت.
چه عواملي باعث مي شود تا فرد درگير اختلال شخصيت شود؟براي اين سوال پاسخ قطعي و كاملي وجود ندارد اما بر اساس مطالعات انجام شده اختلال شخصيت به عوامل بسياري بستگي دارد و به عوامل ژنتيكي، بيولوژيكي و روانشناختي و اجتماعي بستگي دارد و باعث شكل گيري اختلالات شخصيت مي شود.
دو عامل ژنتيكي و محيطي نقش مهمي در رشد اختلالات شخصيت دارند و ساختار ژنتيكي در ايجاد شخصيت درونگرايي و برونگرايي نقش تعيين كننده اي دارد و ۵۰ درصد نقش خود را ايفا مي كند.
علاوه بر نقش ژن بايد وقايع و اتفاقاتي كه در دوران اوليه زندگي به وجود آمده است را مورد بررسي قرار داد همچنين وقايعي و اتفاقاتي كه مربوط به والدين مي شود نقش مهمي در شكل گيري اختلالات شخصيت دارد.
اختلالات شخصيت در بيشتر مواقع به دليل تجربه ها و اتفاقات تلخي كه فرد در زمان كودكي تجربه كرده است به وجود مي آيد و يا اينكه فرد در آن زمان خود را با كسي كه مشكل عصبي و اختلال رواني داشته است همانند مي كرده و باعث اختلالات شخصيت او شده است.


شيوه ارتباطي والدين با كودك بسيار مهم است و به اختلال شخصيت رابطه اي بسيار نزديك دارد اگر والدين براي فرزند خود وقت بگذارند و به نيازهاي او به خوبي پاسخ دهند و هنگامي كه كودك دچار خشم و عصبانيت و ترس و نااميدي مي شود به گونه اي آرام با او رفتار كنند و واكنش صحيحي داشته باشند در اين صورت كودك ياد مي گيرد به ديگران اعتماد كند و به خوبي با ديگران ارتباط برقرار كند.
وقتي كودك ياد بگيرد كه به ديگران اعتماد داشته باشد در بزرگسالي و در دوران جواني به افراد مهم زندگي خود اعتماد خواهد كرد و جهان را جايگاه درست و امن مي بيند و مي تواند زندگي سالمي در كنار عزيزانش تجربه كند.
ارتياط والدين با كودكاناما اگر والدين نتوانند با كودك خود رابطه دوستانه برقرار كنند و آنچه كه كودك گفت بر خلاف آن پيش بروند در اين صورت كودك به آن ها اعتماد نخواهد كرد و به فردي شديدا دفاعي، بي احساس، بدبين و پرخاشگر تبديل خواهد شد و به او احساس عدم امنيت و عدم اعتماد به جهان پيرامون دست خواهد داد.
فردي كه دچار اختلال شخصيت مي شود قادر نخواهد بود احساسات  و هيجانات خود را كنترل كند و نمي توانند خودش را آرام كند و اعتماد كردن به ديگران بسيار برايش سخت خواهد بود.

منبع:مركز مشاوره و روانشناسي مشاورانه-تكنيك هاي باورنكردني تشخيص اختلال شخصيت